بروکرها
forex
سیاست های پولی بانک ها و معرفی 8 بانک‌ مرکزی بزرگ دنیا

سیاست های پولی بانک ها و معرفی 8 بانک‌ مرکزی بزرگ دنیا

سیاست های پولی هر کشور را بانک مرکزی آن کشور تعیین میکند به همبن دلیل اطمینان از رشد اقتصادی کشور و روند روبه رشد نیز بر عهده بانک مرکزی می باشد و اگر شما معامله گر بازار فارکس هستید باید بانک های مرکزی و سیاست های پولی آن ها را در علم تحلیل فاندامنتال بشناسید، در ادامه بانک های مرکزی بزرگ دنیا را با هم مرور خواهیم کرد.

بانک مرکزی فدرال رزرو آمریکا 

هیئت مدیره فدرال رزرو موسوم به Fed، بدنه اصلی حاکم بر آمریکا برای تنظیم و اجرای سیاست های پولی است.

سیاست پولی تنها روش فدرال رزرو برای کنترل در دسترس بودن و عرضه پول در اقتصاد است و چیزی که باعث تمایز فدرال رزرو از دیگر بانک های مرکزی می شود این است که اهداف آن مبتنی بر اثرات بلند مدت تر سیاست های پولی اش است.

فدرال رزرو دارای دو هدف اصلی است:

  • اولی پایدار نگه داشتن قیمت کالا ها و خدمات مصرفی
  • دوم اطمینان از اینکه رشد اقتصادی پایدار وجود دارد

به عبارت دیگر فدرال رزرو فقط می خواهد مطمعن شود که ارزش دلار شما کاهش نمی یابد و شما بیکار نمی شوید! کمیته بازار آزاد فدرال (FOMC) بخشی از فدرال رزرو است، و وظیفه آن اخذ تصمیمات منطقی درباره سیاست های پولی است.

FOMC دو سلاح اصلی برای استفاده در جنگ در برابر تورم و رسیدن به اهداف بلند مدت خود دارد:

  • عملیات بازار باز
  • نرخ وجوه فدرال رزرو

اولین خط دفاعی فدرال رزرو، یعنی عملیات بازار باز، خرید یا فروش ابزار های مالی دولتی مانند اوراق بهادار و اوراق قرضه است، نرخ وجوه فدرال رزرو اسلحه قوی تر آن ، نرخ بهره ای است که فدرال رزرو به دیگر بانک های تجاری ارائه می دهد. در حال حاضر تنها مسئول تصمیم گیری در مورد سیاست های مالی همانا وزارت خزانه داری آمریکا است. سیاست مالی یعنی استفاده از هزینه های دولت یا جمع آوری مالیات برای تاثیر گذاری بر جهت اقتصاد.

برای تشویق فعالیت کسب و کار ، وزارت خزانه داری آمریکا ، برای مثال می تواند مالیات کم تر و تخصیص بودجه بیشتر به زیر ساخت های سرمایه را انتخاب کند مانند (بزرگراه ها، مدارس، پهنای باند، پایگاه های محرمانه نظامی و …) از سوی دیگر اگر تورم شروع به افزایش کند نرخ های مالیاتی را افزایش می دهد و هزینه ها را کاهش می دهد.

بانکداری بانک مرکزی اروپا


بانکداری بانک مرکزی اروپا

 

بانک مرکزی اروپا ECB به عنوان سازمان حاکم بر سیاست های پولی اتحادیه اروپا عمل می کند، که متشکل از رئیس بانک مرکزی ، هیئت اجرایی (معاون رئیس جمهور بانک مرکزی اروپا و چهار سیاستگذار دیگر است) ، همراه با اسلحه های برتر از بانک های مرکزی ملی در منطقه یورو، شورای مدیریت بانک مرکزی اروپا را تشکیل می دهند که به تغییر سیاست پول رای می دهند.

هدف اصلی بانک مرکزی اروپا حفظ ثبات قیمت ها در کل منطقه است، برای رسیدن به این هدف منطقه یورو پیمان ماستریخت را امضا کرد که مجموعه ای از معیار ها را برای کشور های عضو اعمال می کند. برخی از الزامات مورد نیاز عبارتند از:

  • نرخ تورم کشور نباید 1.5% بیشتر از میانگین تورم سه کشور برتر (پایین ترین نرخ تورم) باشد.
  • نرخ های بهره بلند مدت آنها نباید بیشتر از میانگین این کشورها کم تورم بیش از 2% باشد.
  • نرخ های ارز باید در محدوده مکانیزم نرخ ارز برای حداقل چند سال باقی بماند.
  • کسری بودجه دولت آنها باید کمتر از 3% از تولید ناخالص داخلی شان باشد.

اگر کشوری نتواند این شرایط را برآورده کند با جریمه سنگین تنبیه می شود.

بانک مرکزی اروپا همچنین از حداقل نرخ پیشنهاد و عملیات بازار باز به عنوان ابزار سیاست پولی خود استفاده می کند. حداقل نرخ پیشنهاد یا نرخ بهره بانک مرکزی اروپا نرخ بازدهی است که بانک مرکزی به بانک های مرکزی کشور های عضو خود ارائه می دهد. آنها از این نرخ برای کنترل تورم استفاده می کنند.

از سوی دیگر از عملیات بازار باز برای مدیریت نرخ بهره ، کنترل نقدینگی و ایجاد موضع سیاست پولی استفاده می شود. این عملیات از طریق خرید یا فروش اوراق بهادار دولتی در بازار انجام می شود. به منظور افزایش نقدینگی ، بانک مرکزی اروپا اقدام به خرید اوراق بهادار و پرداخت با یورو می کند که سپس گردش می کند، در مقابل برای جمع کردن نقدینگی مازاد ، بانک مرکزی اروپا اوراق بهادار در مبادله برای یورو به فروش می رساند.

غیر از استفاده از این ابزار های سیاست پولی ، بانک مرکزی اروپا نیز می تواند در بازار ارز برای مهار بیشتر تورم مداخله کند ، به همین دلیل معامله گران توجه دقیق به نظرات اعضای شورای حکومتی دارند زیرا می تواند بر یورو تاثیر بگذارد.

بانک مرکزی انگلستان


بانک مرکزی انگلستان

 

قدیمی ترین بانک مرکزی در جهان بانک مرکزی انگلستان است. زمانی که انگلستان در آستانه توسعه اقتصادی بود رهبران دولت متوجه شدند که نیاز به نهادی برای کمک به تسهیل معامله بین المللی دارند. بانک مرکزی انگلیس ایجاد شد. در سال 1694 بانک مرکزی انگلیس برای کمک به تسهیل معامله و رشد برای انگلستان تاسیس شد.

امروز هدف اصلی سیاست پولی بانک مرکزی انگلیس حفظ ثبات قیمت ها و همزمان افزایش رشد و اشتغال است. هدف بانک مرکزی انگلیس نرخ تورم 2% است که با شاخص قیمت مصرف کننده (CPI) اندازه گیری می شود. به منظور تحقق این هدف به بانک مرکزی انگلیس قدرت جادویی برای تغییر نرخ بهره به سطوحی که معتقدند موجب تحقق این هدف می شود اعطا شده است.

گروهی در بانک مرکزی انگلیس که مسئول تعیین نرخ بهره است کمیته سیاستگذاری پولی (MPC) است.

MPC جلسات ماهانه برگزار می کند که منجر به اطلاعیه هایی در مورد تغییر سیاست های پولی از جمله تغییرات در نرخ بهره می شود. مثل همه چیز دیگر انگلیس ، نرخ بهره دارای نام متفاوتی در انگلستان است. در انگلستان به نرخ بهره نرخ bank repo گفته می شود.

ابزار های سیاست اصلی مورد استفاده توسط کمیته سیاست پولی بانک مرکزی انگلیس نرخ بهره و عملیات بازار باز است. نرخ بهره نرخ تعیین شده توسط بانک مرکزی انگلیس برای انجام عملیات خود در بازار برای کمک به تحقق هدف تورم MPC است. هر گاه MPC این نرخ را تغییر دهد بر نرخ هایی که بانک های تجاری برای سپرده گذاران و وام گیرندگان خود تعیین می کنند اثر گذار است. این به نوبه خود بر هزینه و خروجی در اقتصاد و در نهایت بر هزینه ها و قیمت ها تاثیر می گذارد.

مانند سایر بانک های مرکزی ، اگر بانک مرکزی انگلیس نرخ بهره را افزایش می دهد هدفشان مقابله با تورم است از سوی دیگر در صورتی که نرخ را کاهش دهند هدفشان تحریک رشد در اقتصاد است.

هنگامی که بانک مرکزی انگلیس درگیر عملیات بازار باز می شود بانک مرکزی انگلیس اوراق بهادار و خزانه های بیان شده با GBP را برای کنترل عرضه پول خرید و فروش می کنند. این روش دیگری برای افزایش نقدینگی در بازارهای مالی است.

اگر بانک مرکزی انگلیس احساس کند که به تحریک اقتصاد نیاز است پول بیشتری چاپ می کند و این عرضه پول را از طریق خرید از دولت و اوراق بهادار شرکت های بزرگ تزریق می کند. از سوی دیگر اگر بانک مرکزی انگلیس احساس کند اقتصاد به رونق رسیده و تورم زیاد است اوراق بهادار بیشتری را به فروش می رساند و به طور موثر پول را از اقتصاد پس می گیرد.

 بانک مرکزی ژاپن


 بانک مرکزی ژاپن

 

با اینکه بانک ژاپن BOJ از اواخر دهه 1800 تاسیس شد تا همین اواخر از وزارت دارایی (MOF) مستقل نبود. دولت ژاپن در سال 1998 قوانینی تصویب کرد که کنترل بر سیاست ها مالی را بر عهده BOJ می گذاشت. توجه داشته باشید که مسئولیت سیاست های ارزی همچنان با وزارت دارایی است که موجب تنش و اختلافات مداومی بین این دو سازمان است.

به طور معمول دولت و بانک مرکزی مستقل از هم عمل می کند ، هیچ یک نباید بر دیگری اثر بگذارد اما در ژاپن این طور نیست با اینکه BOJ از دولت مسقل شده است. MOF دائما BOJ را کنترل می کند آن را به تصویب قوانینی وادار می کند که به رسیدن ین به اهداف ارزی MOF کمک کند. هدف اصلی BOJ نیز مانند هر بانک مرکزی دیگر ثبات قیمت است. بانکداران BOJ از عملیات بازار آزاد و تغییر نرخ بهره برای رسیدن به اهداف خود استفاده می کنند.

یکی از مواردی که باید در مورد BOJ بدانید این است که برای مدت بسیار طولانی نرخ سود را پایین نگه داشته است. از آنجایی که به خودی خود نرخ بهره در ژاپن بسیار پایین است به دلیل وابستگی اقتصاد به صادرات ، بانک مرکزی برای ایجاد نقدینگی یا تحریک رشد اقتصادی نمی تواند از کاهش نرخ سود استفاده کند. برای مثال برای مبارزه با تورم از طریق عملیات نامتعارف تسهیل کمی ، جریان نقدینگی زیادی را وارد بازار می کند.

عملیات تسهیل کمی اقداماتی است که بانک های مرکزی برای افزایش دادن نقدینگی و ذخیره پولی از طریق خرید سهام دولت انجام می دهند. گاهی به این اقدام چاپ پول می گویند. زیرا بانک مرکزی در واقع از هوا پول درست می کند تا سهام دولت را بخرد قاعدتا افزایش عرضه پول موجب افزایش وام و هزینه می شود.

  بانک مرکزی کانادا


  بانک مرکزی کانادا

 

بانک کانادا BOC سازمان تصمیم گیرنده اصلی در مورد سیاست های مالی است. تصمیمات سیاست های مالی توسط شورای حاکم که از رئیس بانک، معاون ارشد و چهار معاون دیگر تشکیل شده است گرفته می شود. BOC بر خلاف بیشتر بانک های مرکزی دیگر زمان معینی برای تغییر سیاست های خود ندارد. اعضای شورا هر روز کاری با هم ملافات داشته می توانند در هر زمان طبق میل خود سیاست های مالی را تغییر دهند.

حکم عمومی این بانک مانند سایر بانک های مرکزی است چرا که هدف اصلی اطمینان حاصل کردن از ثبات ارزش دلار کانادا و این است که نرخ تورم 1 تا 3% باشد. BOC با عملیات بازار آزاد و اصلاح دائمی نرخ بانک در این جهت گام بر می دارد.

BOC عملیات بازار آزاد خود را با استفاده از روشی به نام سیستم انتقال مقادیر بالا (LVTS) پیاده سازی می کند. LVTS به همه بانک های تجاری کانادا این امکان را می دهد که از هم وام گرفته به هم وام بدهند تا بتوانند اقدامات روزانه خود را انجام دهند. حال نرخ سود در نظر گرفته شده برای این مبادلات نرخ بانک نام دارد. BOC می تواند با تغییر دادن نرخ بانک جریان نقدی اقتصاد را تحت کنترل داشته باشد.

برای روشن شدن مطلب فرض کنید نرخ بانک 2% تعیین شده باشد. BOC در یکی از نشست ها متوجه می شود که ارزش CAD با سرعتی بیش از حد انتظار رو به کاهش گذاشته است و این منجر به افزایش قیمت کالاها و خدمات کسب و کارهای مختلف شده است. در اینحالت BOC تصمیم می گیرد نرخ بانک را به 2.5% افزایش دهد.

با بالا رفتن نرخ بانک سود پرداختی به وام دهندگان افزایش پیدا می کند که به نوبه خود احتمال گرفتن وام اضافی توسط بانک ها ، کسب و کارها و مصرف کنندگان را کاهش می دهد. حال از آنجایی که مصرف کنندگان پول نقد کمتری دارند احتمال خرج کردنشان پایین می آیند و این از بالاتر رفتن تورم جلوگیری می کند. کدام کسب و کار عاقلانه ای است که وقتی کسی نمی خرد قیمتش را بالاتر ببرد؟

 بانک مرکزی استرالیا


 بانک مرکزی استرالیا

 

بانک مرکزی استرالیا RBA حرف اصلی سیاست های پولی و مالی را در استرالیا می زند. RBA دارای اهدافی سه گانه است:

  • ثابت نگه داشتن نرخ ارز
  • اطمینان حاصل کردن از رشد اقتصادی
  • حفظ اشتغال کامل

این بانک مرکزی بر این باور است که به منظور رسیدن به این اهداف نرخ تورم باید بین 2 تا 3 درصد نگه داشته شود. با مهار کردن تورم ارزش پولی داخلی حفظ می شود واین سر انجام منجر به رشد اقتصادی پایدار می شود.

RBA چطور تورم را کنترل می کند؟ به دو روش:

  • تنظیم نرخ بهره
  • عملیات بازار آزاد

نرخ بهره نرخ سودی است که توسط بانک های وام دهنده به وام های یک شبه گرفته شده توسط سایر موسسات مالی تعلق می گیرد. از طرف دیگر عملیات بازار آزاد روشی است که RBA بوسیله آن عرضه پول را از طریق خرید و فروش وام ها یا سایر دارایی های مالی دولت کنترل می کند. RBA به استثنای ماه ژانویه ، هر ماه نشست داشته تغییرات لازم در سیاست های مالی را به بحث می گذارد.

برای روشن شدن مطلب به این مثال توجه فرمایید. فرض کنید تورم در استرالیا با سرعت بسیار بیشتر از انتظار بانک مرکزی بالا برود. بانک برای مهار کردن نرخ تورم تصمیم می گیرد نرخ بهره را بالا ببرد تا هزینه وام گرفتن توسط وام گیرندگان به طور موثری بالا برود. طبیعتا این اقدام وام دادن و میزان کل پول در جریان را کاهش می دهد و قانون پایه عرضه و تقاضا حاکی از آن است که هر چه چیزی کمیاب تر باشد ارزشمندتر است.

 بانک مرکزی نیوزیلند


 بانک مرکزی نیوزیلند

 

بانک مرکزی نیوزلند RBNZ مسئول سیاست های پولی و مالی این کشور است. RBNZ در سال هشت نشست سیاست مالی برگزار می کند.

وظایف RBNZ:

  • حفظ ثبات قیمت
  • تعیین نرخ بره
  • نظارت بر تولید و نرخ ارز

RBNZ برای حفظ ثبات قیمت ها باید اطمینان حاصل کند که تورم سالانه مطابق با 1.5% مورد نظر بانک مرکزی باشد در غیر اینصورت دولت می تواند رئیس بانک مرکزی زا اخراج کند.

RBNZ در راستای سیاست های مالی اش مجهز به ابزار زیر است:

نرخ بهره رسمی (OCR) که به برخ بهره کوتاه مدت اثر می گذارد و توسط رئیس RBNZ تعیین می شود. بانک مرکزی می تواند با وام دادن 25 واحد بالاتر از این نرخ و وام گرفتن 25 واحد زیر OCR به بانک های تجاری نرخ بهره پیشنهادی به افراد و کسب و کارها را تحت کنترل داشته باشد.

از عملیات بازار آزاد برای رسیدن به هدف نقدی یا میزان ذخایر موجود در باتک های تجاری استفاده می شود. RBNZ با پیش بینی روزانه هدف نقدی قادر است میزان پولی که باید برای رسیدن به هدف نقدی به بازار تزریق کند را محاسبه نماید.

بانک مرکزی سوئیس


بانک مرکزی سوئیس

 

بانک ملی سوئیس SNB با اثر گذاری روی شرایط مالی و اعتباری کشور سیاست های مالی کشور را اجرا می کند. هیئت رئیسه این بانک که مسئولیت تعیین سیاست های بانک را بر عهده دارد از 3 عضو تکیل شده است. رئیس، معاون رئیس و یک عضو سوم.

SNB برخلاف بیشتر بانک های مرکزی به جای یک رقم ثابت دامنه خاصی را به مدت سه ماه برای نرخ بهره تعیین می کند که لیبور نیز نامیده می شود.

SNB علاوه بر هدفش مبنی بر کنترل عرضه پول کشور و تعیین نرخ بهره نقش مهم دیگری نیز در ثابت نگه داشتن ارزش CHF دارد. ارزش بیش از حد CHF می تواند منجر به بالا رفتن تورم و همنچنین تحلیل رفتن صادرات کشور شود. با توجه به وابستگی زیاد سوئیس به صادرات ، SNB از CHF با ارزش کمتری بهره مند بوده از هیچ اقدامی برای مداخله در بازار فارکس پایین آوردن ارزش CHF فروگذار نمی کند.

یکی از سیاست های مالی اصلی SNB هدف قرار دادن تورم است. نرخ تورم مورد انتضار این بانک که بر اساس CPI ارزیابی می شود زیر 2% در سال است.

SNB سعی دارد از طریق عملیات بازار باز و با تغییر نرخ لیبور نرخ تورم واقعی کشور را تحت کنترل داشته باشد. در رابطه با عملیات بازار باز SNB نرخ لیبور را از طریق قراردادهای باز خرید (معاملات مخزن) کوتاه مدت تغییر می دهد. معامله مخزن یعنی فروش یک سهام خاص در ازای پول نقد و توافق بر باز خرید همان سهام در تاریخ معینی در آینده. اگر نرخ بهره در بازار آزاد بالاتر از حد مورد انتظار SNB برود بانک مرکزی با معاملات مخزن با نرخ مخزن پایین تر جریان نقدینگی بیشتری را به سایر بانک ها وارد می کند. از طرف دیگر SNB می تواند با افزایش دادن نرخ مخزن نقدینگی را کاهش داده سر انجام نرخ لیبور را افزایش دهد.

از نظر مالی، یکی از سیاست های مالی جالب سوئیس این است که دارای یک از پایین ترین نرخ های مالیات بین کشور های توسعه یافته است. در واقع اغلب از سوئیس با عنوان بهشت مالیاتی یاد می شود. نرخ مالیات سازمانی در سوئیس از 8.5% تا 10% متغیر است. این علاوه بر قوانین رازداری بانکی سوئیس را به یکی از کسب و کار پسندترین کشور های دنیا تبدیل کرده است.

مطالب مرتبط