استراتژی SMC چیست؟ | استراتژی معامله گری بر اساس پول هوشمند
SMC به معنای پول هوشمند می باشد، استراتژی SMC در واقع همان استراتژی عرضه و تقاضا است که با جزئیات بیشتر به رفتار قیمت و پول هوشمند می پردازد و به ما کمک می کند تا از ورود و خروج بانکها و موسسات مالی و در اصطلاح نهنگ ها یا Big Boys در پوزیشن های خاص که موجب تغییر جهت و رفتار بازار می شود آگاه شویم و هم جهت با آن ها ترید کنیم. استراتژی اسمارت مانی نوعی استراتژی معاملاتی است که بر اساس مفاهیم عرضه و تقاضا ، حمایت و مقاومت و تکنیک های پرایس اکشن شکل گرفته و برای تحلیل موقعیت های ورود و خروج مناسب مورد استفاده قرار می گیرد.
درک درست از اینکه نهنگ ها اوردرهای خود را کجا قرار می دهند یکی از عوامل مهم برای تبدیل شدن به یک تریدر موفق می باشد استراتژی SMC با دادن سر نخ هایی می تواند ما را به این هدف نزدیک کند که به همین دلیل است که به یکی از استراتژی های محبوب برای ترید تبدیل شده است.
۳ اصل مهم در استراتژی اسمارت مانی عبارتند از:
- liquidity grabs: جذب یا پر شدن نقدینگی
- market structure: ساختار بازار
- mitigation blocks: اوردبلاک های کاهشی
استراتژی پول هوشمند علیرغم سادگی بسیار جدید است و به جای پیچیدگی ها و یا تحلیل های پیشرفته بر اساس یک فلسفه ساده به تحلیل رفتار و عملکرد بازار می پردازد.
استراتژی اسمارت مانی مدعی است که مارکت میکرها (بانک ها ، موسسات مالی و...) همیشه بازار را دستکاری می کنند و معامله گران خرد را تله می اندازند بنابراین SMC، استراتژی معاملاتی خود را بر اساس درک رفتارهایی که مارکت میکرها انجام می دهند پایه گذاری کرده و از اقدامات آنها سواستفاده می کند.
اصطلاحات مهم در استراتژی SMC
- Change of Character (CHOCH): تغییر کاراکتر به معنای تغییر روند یا جریان سفارشات در یک دوره زمانی مشخص است.
- Break of Structure (BOS): شکستن ساختار به معنای شکست حمایت یا مقاومت پیش رو در جهت روند می باشد.
- Unmitigated Demand Zone: به مناطقی از سطح تقاضا گفته می شود که قیمت هنوز آن ناحیه را ندیده است و سفارشات جامانده در آن سطح برای تقاضا وجود دارد.
- Unmitigated Supply Zone: دقیقا بر عکس قبلی است که در اینجا سفارشات پر نشده برای عرضه وجود دارد و هنوز قیمت این ناحیه را ندیده است.
- Order Blocks: اوردربلاک ها نواحی بلوکه شده ی قیمت هستند که احتمال وجود سفارشات بزرگ در این نواحی وجود دارد که توسط نهنگ ها شکل گرفته شده است، این نواحی شبیه همان نواحی عرضه و تقاضا می باشد.
چگونه با استراتژی SMC ترید کنیم؟
الگوهای ورود پول هوشمند به شرح زیر هستند:
- SMC Reversal Entries: حرکت های بازگشتی
- نحوه شناسایی CHOCH معتبر
- تغییر ساختار ماژور و مینور (CHOCH)
- ورود تهاجمی
روش های ورود به ۲ دسته زیر تقسیم بندی می شوند:
- ورود بر اساس بازگشت روند
- ورود در جهت روند
ورود بر اساس بازگشت روند را می توان به دو دسته زیر تقسیم بندی کرد:
- تغییر ساختار بازار (CHOCH)
- ورود بر اساس فلیپ قیمت
در این مقاله به بررسی ورود بر اساس بازگشت روند و تغییر ساختار (CHOCH) خواهیم پرداخت اما قبل از آن باید به شما بگویم که در این استراتژی همیشه سعی کنید از ساختار عرضه و تقاضا در تایم های بالا استفاده کنید و برای ورود در تایم های پایین تر به دنبال تغییر ساختار (CHOCH) باشید تا بتوانید از ریسک های بی مورد جلوگیری کنید و عملکرد بهتری داشته باشید.
شناسایی یک تغییر ساختار معتبر برای معامله گر اسمارت مانی امری ضروری است زیرا اگر تغییر ساختار شما معتبر نباشد موجب ضرر شما خواهد شد تغییر ساختار به دو دسته تقسیم می شود:
- Minor CHOCH
- Major CHOCH
در این تصویر ما شاهد یک حرکت صعودی هستیم که قیمت یک سری هایر های و هایر لو پشت سر هم ایجاد کرده است که هر کدام از آخرین، های و لو سطح ساختار بازار یا به اصطلاح مارکت استراکچر را نشان می دهد.
در تصویر بالا زمانی که قیمت آخرین، های و لو را رد می کند و به پایین شکسته می شود و یک لوی پایین تر ایجاد می کند ما شاهد یک تغییر ساختار یا به اصطلاح (چنج آو کارکتر) هستیم. که نشان دهنده پایان روند صعودی و شروع روند نزولی می باشد.
نکته کلیدی اینجا است که زمانی ما شاهد یک تغییر ساختار (CHOCH) هستیم که سطح ساختار ما قبل با یک کندل استیک با بدنه بزرگ و با سایه کم شکسته شود همانطور که در تصویر بالا مشاهده می کنید می توانیم بگوییم یک تغییر ساختار معتبر داریم.
در تصویر بالا شاهد یک تغییر ساختار نامعتبر هستیم زیرا کندلی که لوی ما قبل را شکسته دارای بدنه کامل نیست و سایه بزرگی زیر کندل وجود دارد. برا روند نزولی نیز دقیقا بر عکس همین مثال صادق است.
نکته کلیدی: در استراتژی SMC زمانی که تغییر ساختار معتبر اتفاق می افتد قیمت باید از یک عرضه یا تقاضای تایم بالاتر برگشته باشد تا بتوانیم بگوییم CHOCH رخ داده است.
پس از وجود تمامی شرایط و تغییر ساختار باید به دنبال نواحی اوردربلاک باشیم که این نواحی معمولا در بالای ۵۰٪ لگ حرکت قبلی می باشد البته این مثال صعودی است در حرکات نزولی اوردربلاک باید زیر ۵۰٪ لگ قبلی باشد و همچنین ناحیه عرضه و تقاضای مورد نظر برای ورود باید دست نخورده باشد تا بتوانیم بگوییم که هنوز امکان وجود سفارشات جامانده وجود دارد.
در این مثال قیمت پس از اصلاح به سمت بالا به عرضه مورد نظر رسیده سفارشات جامانده پر می شود و یک لورهای جدید شکل می گیرد.