الگوهای معاملاتی کندل استیک در بازار فارکس
الگوهای معاملاتی کندل استیک : بازارهای سرمایه (فارکس) ، محیطی هیجان انگیز برای افرادی است که برای کسب درآمد و ثروتی نامحدود جذب آن می شوند اما این بازارها، اغلب دارای بیشترین پیچیدگی ها برای انجام معاملات هستند. میلیون ها نفر در این بازار به انجام معاملات مشغول هستند که همین موضوع پیش بینی جهت حرکت آن را دشوارتر می کند زیرا هر یک از این افراد معاملات خود را براساس اهداف، سلایق و تحلیل های خود انجام می دهند. به همین دلیل، معامله گران همیشه در حال بررسی بهترین ابزارها هستند تا بتوانند بوسیله آنها، روند حرکت بازار را در هر شرایطی تشخیص دهند.
فاندامنتال در مقابل تکنیکال
در گذشته، معامله گران فارکس تنها با استفاده از تحلیل فاندامنتال می توانستند به ارزش گذاری بیش از حد یا کمتر از حد معاملات مورد نظر خود پی ببرند. این کار به آنها اجازه می داد تا نسبت به آینده روند بازار مورد نظر، اطلاعات کافی بدست آورند و در مقایسه با معامله گران دیگر با آگاهی بیشتری پیش بروند.
سپس، در مقطعی، نظریه ای مطرح شد و به این نتیجه رسیدند که می توان با بررسی وضعیت یک دارایی در گذشته، اطلاعات لازم و کاربردی را درباره آن بدست آورد. براساس این تئوری که توسط چارلز داو مطرح شده بود نمودارهای موجود حاصل تجمع ارزش دارایی های سرمایه گذاران در بازار معاملات است، این نمودارها حاوی آخرین قیمت های به روز شده هستند.
لازم به ذکر است ، که هنوز، از تحلیل فاندامنتال برای شناسایی روند کلی و قرار دادن پوزیشن های خرید و فروش در جهت ترند اصلی استفاده می شود ، در حالی که تحلیل تکنیکال برای تعیین زمان فعالیت های معاملاتی، کاربرد دارد.
در بروکر آمارکتس می‌توانید تحلیل های تکنیکال و فاندامنتال را به صورت روزانه و رایگان مشاهده کنید.
نمودار OHLC
گراف های OHLC، توسط تحلیل تکنیکال معروف شدند. این گراف ها نه تنها قیمت های بسته شده بین بازه ها را مشخص می کردند بلکه اطلاعاتی را درباره قیمت های باز، ماکزیمم و مینیمم یک بازه را در اختیار معامله گران قرار می دادند. این دیتاها دامنه حرکت دوره ها را مشخص و در ارزیابی نوسانات به معامله گران کمک می کردند.
استفاده از نمودارهای OHLC پیشرفت بزرگی در تحلیل عملکرد قیمت بود. به زودی تحلیلگران فارکس شروع به تعریف الگوهای سودمندی از قبیل کندل برگشتی، کندل برگشتی کلیدی، الگوی دو قله و دو دره،سه قله و سه دره، سر و شانه و کندل استیک های دیگر کردند.
نمودارهای کندل استیک
روش های قدیمی مورد استفاده ژاپنی ها در تجزیه و تحلیل بازار، به مطالعات استیو نیسون روی نمودارهای کندل استیک کمک شایانی کرد. براساس نظریه او، قرن ها قبل، فعالیت بازرگانان ژاپنی در جامعه، بسیار کمتر از سربازان، هنرمندان و کشاورزان آن زمان بوده است. اما در قرن شانزدهم، بازرگان برجسته ای به نام مونیسا هما فعالیت خود را آغاز کرد.
در آن زمان، برنج جزو کالاهای مبادلاتی بود که لرد های فدرال آنها را در انبارهای اوساکا ذخیره می کردند و سپس، در زمان مناسب، آنها را با کالای دیگر معاوضه می کردند، به این ترتیب، برنج تبدیل به عضوی بالفعل در بازار معاملات آتی شد. تکنیک های هما، که شامل تحلیل های اولیه از نمودارهای کندل استیک و بررسی روانشناسی نشانه ها می شد، توانست ثروت بی شماری را برای او فراهم کند.
مهم ترین مزیت نمودار کندل استیک نسبت به نمودار OHLC، توانایی دستیابی سریع آن به ترند کلی و نشان دادن وضعیت کنونی بازار یا حالت روانی معامله گر در مجموعه است. رنگ کندل ها، فاکتوری کلیدی برای ارزیابی روند فعلی است، کندل های با بدنه های بزرگتر، نشان دهنده مومنتوم های حقیقی و بدنه های کوچکتر با فیتیله های بزرگ به معنای نزاع بین خریداران و فروشندگان جهت کنترل عملکرد قیمت است.
الگوهای کندل استیک
می توان بسیاری از روش های غربی را روی نمودار کندل استیک پیاده کرد اما این نمودارهای ژاپنی توانسته اند به تنهایی الگوهای جدیدی را برای دستیابی به بازار معاملات و آگاهی از شرایط موجود، ارائه دهند. ما سعی می کنیم تا در ادامه به معرفی چند نمونه از کندل استیک ها ی معروف مانند ستاره صبح و شب، haramis, engulfing و سه سرباز بپردازیم.
3 واقعیت درباره کندل استیک ها
نمودارهای کندل استیک، بی نظیرند چون نوع ترند را در یک چشم به هم زدن برای معامله گر فارکس مشخص می کنند. اما اکثر استفاده کنندگان از این این نمودارها تنها از ویژگی های آن استفاده می کنند و نگاه عمیقی به آن ندارند.
اگرچه که برخی افراد الگوهایی مانند دوجی، ستاره دنباله دار، ستاره شب و صبح و Haramis را می شناسند اما:
- چه چیزی داخل کندل ها مخفی شده است؟
- چگونه می توان شرایط بازار را از روی شکل این الگوها تشخیص داد؟
1- واکاوی یک کندل استیک
کندل استیک ها تجمعی از اطلاعات قیمت ها در بازه های زمانی هستند. کندل استیکی که در بازه زمانی کوچکتراستفاده شود می تواند الگویی برای کندل های مختلف باشد.
کندل دارای بخشی است که فروشندگان روی آن مسلط هستند و بخش دیگر آن توسط خریداران کنترل می شود. چه عواملی روی فروشندگان اثر گذار است؟
اولین مورد مربوط به معامله گرانی است که نمی توانند مدت زمان طولانی در معاملات بمانند و تصمیم به بستن پوزیشن خود می گیرند.
دومین مورد مربوط به افرادی می شود که دیر در جریان ترند قرار می گیرند و معتقدند که یک روند در بازار تا انتها در یک جهت پیش می رود.
چه فاکتوری روی بازگشت معامله گران از معاملات تاثیر می گذارد؟
معامله گرانی که برای فروش دیر اقدام می کنند و به این نتیجه میرسند که با پیشروی در معامله به ضرر نزدیک می شوند، تصمیم به بستن فروش خود می گیرند که این اقدام آنها موجب قدرت گرفتن بازار نزولی می شود.
در شرایطی که معامله گر فارکس گزینه های خرید خود را از موقعیت خرید خارج کرده باشد با دیدن افزایش قیمت ها بدون داشتن سهمی در بازار، حس بدی را تجربه می کند. به همین دلیل برخی از آنها تصمیم می گیرند که دوباره خرید کنند در حالی که برخی دیگر اهمیتی به این موضوع نمی دهند زیرا می ترسند که با اسکوییز صعودی دیگری رو به رو شوند.
2- موج های قوی نزولی یا صعودی( ایمپالسیو) و اصلاح
بازار دو حالت را تجربه می کند: ایمپالسیو یا اصلاح تغییرات شدید گذشته. حال چگونه می توان قیمت را به مرحله اصلاح یا ایمپالسیو نسبت داد؟
باید بدانید که موج های قوی می توانند ناحیه مقاومت را بشکنند و در جهت مشخصی حرکت کنند. این موج ها روند حرکت قیمت ها را تعیین می کنند. اصلاحات در بازه مشخصی حرکت می کنند ، جهت خاصی ندارند و معمولاً تمام یا بخشی از پیشرفت های امواج قبلی را دنبال می کنند.
افراد معمولاً فکر می کنند که این کندل استیک ها هستند که روند حرکت بازار را مشخص می کنند اما اکنون می دانید که این تصور غلط است زیرا هر کندل استیک، بوسیله کندل استیک های دیگری که در بازه های زمانی کوتاه تشکیل شده اند، ساخته می شوند. به همین دلیل،می توان نتیجه گرفت که یک ترند ازیک کندل بوجود می آید. این موضوع را می توان نسبت به اصلاحات موجود در دنیای معاملات تعمیم داد. یک حرکت اصلاحی می تواند در یک کندل استیک خلاصه شود.
چگونه می توان تشخیص داد که کندل اصلاحی یا ایمپالسیو است؟
یک کندل ایمپالسیو معمولاً دارای بدنه ای بزرگ و بدون سایه یا فیتیله است. برای پیدا کردن کندل های اصلاحی هم بهتر است به دنبال کندل های با بدنه های کوتاه همراه یا بدون فیتیله باشید (معمولاً فیتیله دارند). گاهی اوقات، کندل هایی را می بینید که دارای هر دو ویژگی ایمپالسیو و اصلاحی هستند. هیچ قانونی وجود ندارد که بوجود آمدن این دو را به صورت همزمان، زیر سوال ببرد، به همین دلیل برخورد با چنین کندل هایی موضوع عجیبی نیست.
3- چه کسی کنترل می کند؟
با دانستن نکات 1 و 2، این سوال مطرح می شود: چه کسی قیمت ها را کنترل می کند؟ خریداران یا فروشندگان؟
یکی از راه های شناخت این مسئله، توجه به چگونگی بسته شدن کندل است اما نشانه دیگر، در مکان فیتیله ها و طول آنها نهفته است. اگر کندل استیک های مختلفی با فیتیله های بلند رو به پایین مشاهده کنید، نشان دهنده فشار خریداران بر قیمت ها جهت رساندن آنها با سطوح بالاتر است و اگر فیتیله ها رو به بالا باشند می توان به نتیجه ای عکس رسید، فشار فروشندگان برای فروش دارایی خود.
یک روند نزولی همراه با فیتیله های زیاد رو به پایین، روندی ضعیف است و نشان دهنده به وقوع پیوستن روندی صعودی همراه با فیتیله های رو به بالا است. به همین دلیل، تنها با نگاه کردن به ظاهر فیتیله ها، می توان به شرایط بازار پی برد.
نکات پایانی
اکنون متوجه شده اید که نمودار کندل استیک، مفهومی فراتر از رنگ و شکل دارد. باید به بدنه و فیتیله هایی که سایه نامیده می شوند، توجه کنیم، به یاد داشته باشید که اطلاعات بدست آمده از کندل استیک های منفرد یا گروهی، همیشه ارزشمند هستند.
