چگونه زمان تشکیل یک برگشت را در نمودار تشخیص دهیم
فکر کردم بهترین روش برای شروع، صرف کمی زمان برای صحبت کردن پیرامون الگو و نشان دادن چند مثال از نحوه تشکیل می باشد. این روش میتواند ایده مناسبی برای تشخیص ملزومات الگو در چارت به شما بدهد، این الگو از یک نظر شبیه الگوهای تکنیکال معمولی که شما در کتابها و وب سایتها دیده اید نیست، زیرا ساختار و شکل ثابتی مانند الگوهایی نظیر سر و شانه ندارد. این الگوها ویژگی های مشخصی دارند ولی میتوانند به اشکال مختلفی تشکیل گردند.
همانطور که احتمالا از اسمش مشخص است این الگو یک الگوی بازگشتی است. بدین معنی که شما فقط قبل از بازگشت قیمت این الگو را خواهید دید.
این الگو میتواند در تمامی تایم فریمها تشکیل شود و یک الگوی فراکتال است. یعنی این الگو از الگوهای کوچکتر در تایم فریمهای پایینتر تشکیل میشود. این ساختار بدلیل قرار دادن اردرهای بانکها برای برگشت دادن قیمت و یا برداشت سود پوزیشنهای باز اتفاق می افتد. دو ویژگی اصلی در زمان تشکیل این الگو در بازار وجود دارد. اولین ویژگی این است که در زمان تشکیل نهایی این الگو چندین سویینگ بالا و پایین تشکیل میگردد. (برای الگوی صعودی حداقل دو سویینگ صعودی و برای الگوی نرولی حداقل دو سویینگ نرولی لازم است). دومین ویژگی این است که کف ها و سقفهای سویینگهای تشکیل شده باید نردیک به هم تشکیل شود.
اینجا یک تصویر از الگوی ساختار برگشت در چارت یک ساعته آیوزی دالر دیده می شود. این یک الگوی صعودی است که به معنی سیگنال اتمام حرکت نزولی است. شما می توانید هر دو ویژگی الگو را که در موردش صحبت کردیم، در این شکل بینید. این الگو حداقل دو موج صعودی (که از ملزومات الگوی صعودی است) دارد و در ضمن کف های این سویینگهای صعودی در قیمتهای مشابهی تشکیل شده است. تمامی کف ها نباید در قیمت مشابه تشکیل شود ولی وجود حداقل دو کف مشابه الزامی است.
اینجا یک الگوی نزولی در یورو دالر شکل گرفته است. باز هم مشابه الگوی قبلی هر دو ویژگی مورد نیاز در این الگو دیده میشود. حداقل دو موج نزولی تشکیل شده (که با احتساب موج آخر که باعث ریزش شده است 3 موج داریم) که سقفهای امواج نزولی در قیمتهای مشابه و نزدیک به هم تشکیل شده است. الگویی که در شکل می بینید در واقع بخشی از الگوی نزولی برگشتی بزرگتر تشکیل شده در تایم دیلی است.
اگر به چارت دیلی نگاه کنیم ارتباط الگوی تشکیل شده در تایم یک ساعته را با الگوی دیلی متوجه می شویم. قسمت داخل کادر قرمز همان الگوی تشکیل شده در تایم یک ساعته است . همانطور که می بینید این الگوی یک ساعته باعث تشکیل اولین موج نزولی در الگوی بزرگتر تایم دیلی است. دومین موج نزولی نیز چند هفته بعد تشکیل شده است . این واقعیت که موجهای تشکیل شده در الگوهای برگشت اغلب از الگوهای تشکیل شده در تایم های پایین تر تشکیل می شود بدین معنی است که شما می توانید متوجه احتمال تشکیل این امواج از روی الگوهای برگشت تشکیل شده در تایم های پایین تر شوید. این موضوعی است که در ادامه برای ترید کردن در این الگو از آن بهره می بریم.
درک ویژگیهای الگوی ساختار برگشت
حال که شما با شکل کلی الگو آشنا شدید قصد دارم علت وجود دو ویژگی مذکور در تشکیل الگو را توضیح دهم. این موضوع باعث درک راحت تر چگونگی تشکیل الگو می شود . همانطور که در قسمت قبل توضیح داده شد، همه الگوهای صعودی یا نزولی دو ویژگی مشترک دارند . اولین ویژگی لزوم تشکیل چند سویینگ صعودی و نزولی است و دومین ویژگی تشکیل کف و سقفهای سویینگهای مذکور در قیمتهای مشابه می باشد. بیایید نگاهی به دلیل تشکیل چند سویینگ در زمان شکل گیری الگو بیندازیم.
چرا چندین سویینگ تشکیل می شود؟
برای درک اینکه چرا در زمان بازگشت قیمت چندین سویینگ تشکیل می شود ابتدا باید کمی در مورد روش اردرگذاری تریدرهای بانکها اطلاعات کسب کنیم برای قرار دادن اردرهای بانک باید همان تعداد اردر در جهت مخالف وجود داشته باشد. برای مثال اگر بازار در حال ریزش باشد و بانکها قصد خرید و برگرداندن قیمت را داشته باشند، باید سفارشات فروش زیادی در بازار وجود داشته باشد. تنها زمانی شما می توانید بخرید که همزمان فروشنده ای در بازار وجود داشته باشد ، و بر عکس در زمان صعود قیمت وقتی بانکها می توانند اردرهای فروش باز کنند و روند قیمت را برگردانند، نیاز به تعداد بسیار زیادی اردر خرید در بازار دارند.
مشکلی که بانکها در این زمینه دارند این است که برای برگشت دادن قیمت همیشه به تعداد کافی اردر در خلاف جهت وجود ندارد و تنها می توانند بخشی از اردرهای خود را در یک زمان پر کنند. پس آنها باید راهی پیدا کنند تا سایر تریدرها دوباره سفارشات خرید و فروش خود را وارد بازار کرده و به تبع آن بانکها بتوانند باقیمانده اردرهای خود را پر کنند . اینکار را با نقد کردن بخشی از سود معاملات اولیه انجام شده خود عملی می کنند. وقتی آنها بخش اول معاملات خود را قرار می دهند قیمت در جهتی که آنها می خواهند حرکت می کند. پس از نقد کردن بخشی از سود این معاملات قیمت دوباره در جهت حرکت اولیه قبل از برگشت حرکت می کند. اینکار باعث ورود دوباره تریدرهای خرد به بازار می شود و در نتیجه فرصت قرار دادن سایر اردرها ی بانکها بوجود می آید.
وقتی بانکها اولین سفارشات خرید خود را قرار دهند باعث برگشت قیمت می شوند . فرض کنید فقط به اندازه 50000 اردر فروش در بازار وجود دارد پس آنها نهایتاً میتوانند 50000 اردر خرید خود را پر کنند. اگر آنها بخواهند قبل از برگشت قیمت تعداد 90000 معامله خرید انجام دهند پس علاوه بر 50000 اردر قبلی نیاز به 40000 اردر دیگر نیز وجود دارد. به منظور قرار دادن اردرهای باقیمانده، تریدرهای بانکها باید راهی پیدا کنند که سایر تریدرهای خرد دوباره دست به فروش برنند. روشی که آنها انجام می دهند نقد کردن بخشی از سود پوزیشنهای خرید انجام شده است. (بخشی از 50000 اردر خرید) وقتی آنها سود خود را برداشت می کنند قیمت ریزش می کند و تریدرهای خرد دوباره شروع به فروش می کنند. زیرا آنها باور دارند که این ریزش ادامه روند نرولی قبلی است و ادامه دار خواهد بود.
با وجود سفارشات فروش جدید، بانکها میتوانند 30000 اردر خرید دیگر را پر کنند . ولی هنوز 10000 اردر دیگر باقی مانده است . بنابراین آنها دوباره اینکار را تکرار می کنند تا تمامی اردرهایشان پر شود. زمانی که آخرین بسته اردرهایشان قرار داده شد قیمت دوباره به بالا حرکت میکند. ولی این بار بجای نقد کردن بخشی از پوزیشنها و پایین آوردن قیمت، اجازه میدهند حرکت صعودی ادامه یابد. زیرا تمامی اردرهایشان پر شده و نیازی به ریزش دوباره برای تولید سفارشات فروش جدید ندارند.
این فرآیند اردرگذاری و نقد کردن بخشی از آن برای تولید سفارش جدید، دلیل تشکیل الگوی ساختار برگشت در بازار است. این مثال یک مثال واقعی در خصوص تعداد سفارشات نبود، ولی فرایند کار همان چیری است که در بازار واقعی اتفاق می افتد. امیدوارم حالا درک بهتری از دلیل تشکیل چند سو یینگ قبل از برگشت قیمت پیدا کرده باشید. حال باید نگاهی به دلیل تشکی کف و سقفهای ایجاد شده در قیمت مشابه داشته باشیم.
چرا کف و سقفها در قیمت مشابه تشکیل می شود؟
به زبان ساده تشکیل کف و سقفهای مشابه به دلیل این است که بانکها می خواهند اردرهای خود را طوری قرار دهند که درست شبیه قرار دادن کل اردرها در یک قیمت باشد. اگر آنها سفارش کافی در جهت مخالف برای پر کردن اردرهای خود داشته باشند ترجیح می دهند تمامی سفارشاتشان را در یک زمان و در یک قیمت مشخص قرار دهند . اینکار مؤثرترین راه برای برگشت قیمت می باشد. ولی واقعیت این است که تقریباً هیچگاه امکان انجام چنین کاری نیست و این بدین معنی است که آنها باید راهی پیدا کنند که نه تنها بتوانند تمامی اردرهایشان را پرکنند بلکه اردرهایشان در قیمتهای نردیک بهم پر شود بصورتی که تقریباً به شکل یک اردر واحد بنظر برسد.
نکته مهم: بانکها می توانند همه اردرهای خود را حتی وقتی به تعداد کافی اردر مخالف در بازار نیست، قرار دهند. ولی اینکار باعث ایجاد پدیده ای بنام لغرش (slippage) می شود. لغرش وقتی بوجود می آید که ناگهان اردرهای بسیار زیادی به بازار وارد شود و این تعداد در آن لحظه بسیار بسیار بررگتر از اردرهای مخالف موجود در بازار باشد.