بروکرها
forex
معامله گری جریان سفارشات با در نظر گرفتن معیارهای ریسک

معامله گری جریان سفارشات با در نظر گرفتن معیارهای ریسک

آلفا در جریان سفارشات چیست؟ یک عملکرد اندازه گیري شده میباشد که براساس ریسک تنظیم شده. آلفا نوسانات عملکرد معاملاتی را میگیرد و عملکرد تعدیل شده با ریسک خود را با یک شاخص معیار مقایسه میکند. اختلاف سرمایه اولیه نسبت به سرمایه قابل بازگشت مطابق با شاخص معیارسرمایه آلفا نامیده میشود. آلفا یکی از پنج تکنیک ضریب ریسک می باشد, دیگر ضرایب ریسک عبارتند از :بتا ,انحراف استاندارد ,مجذور R و نسبت شارپ. اینها تمام ملاك هاي اندازه گیري آماري مورد استفاده در تئوري پرتفوي مدرن (MPT) میباشند.تمامی این شاخص ها براي کمک به سرمایه گذاران جهت تعیین ریسک به ریوارد معاملات مورد استفاده قرار میگیرند.به بیان ساده ترآلفا اغلب به این دلیل مورد توجه قرار میگیرد تا ارزشی که یک مدیرمالی به برگشت سرمایه اضافه یا کم میکند را نشان دهد. آلفاي مثبت 1 یعنی سرمایه گذاري ما عملکردي 1درصد بهتر از شاخص معیار داشته است.به همین طریق آلفاي منفی 1 نشان میدهد که عملکردي 1 درصد بدتر از شاخص معیار داشته است.در اصل معیاري است که یک تریدر فعال دنبال به حداکثر رساندن آن در معاملاتش میباشد.

فرایند معامله براساس جریان سفارشات

ایجاد برگشت سرمایه اي بیشتراز میانگین ریسک تنظیم شده کار آسانی نیست. اینکار نیاز به تلاشی بیشتر از تماشاي یک ساعت تلویزیون و گوش دادن به فریاد هاي خرید خرید خرید و فروش فروش فروش دارد.این یک فرایند دشوار است ونیاز به مقدار زیادي از اطلاعات از بازار,شرکت کننده گان بزرگ بازار و تریدرهایی دارد که بشدت دنبال فرصت هاي مناسب جهت سود بردن از آنها هستند. هنگامیکه شما یک ذهن با دانش کافی داشته باشید,پیدا کردن آلفا میتواند به نسبت آسان باشد.این فقط نیاز به ساعت ها مطالعه دارد تا به آن نقطه مورد نظر رسید. من شما را تشویق میکنم که در فرایند جریان سفارشات در مارکت تفکر کنید,مانند چیزي که هرروز انجام میدهید , بلکه مانند چیزي که باید در تمام طول عمرتان در حال یادگیري وانجام آن باشید.در ابتدا ممکن است وحشت کنید.شما به احتمال زیاد بیشتر در معاملاتتان بازنده خواهید بود تا برنده .به این ترتیب شما صندوق بازنشستگی خود را ترك خواهید کرد و شروع به تمرین در یک حساب شخصی با تنوع زیاد خواهید کرد تا زمانیکه به یک سوددهی پایدار دست پیدا کنید .من اصلا قصد ندارم نشان دهم که دیدگاه من از فرایند جریان سفارشات تنها راه موفقیت و بهترین راه آن است ,آنچه که من قصد دارم بگویم این است که این دیدگاه جواب میدهد و اگر شما تلاش کنید و آنرا خوب یاد بگیرید خواهید توانست به نتایج مشابه من دست پیدا کنید.

معامله براساس جریان سفارشات یک فرایند دو مرحله ایست

مرحله اول: شما یاد میگیرید چگونه معامله کنید.
مرحله دوم: یاد میگیرید چگونه چندین معامله باز را همزمان در یک حساب معاملاتی مدیریت کنید.

پس از اتمام این دو مرحله شما بصورت روزانه و مداوم با فرایند آلفا آشنا خواهید شد.

 آموزش معامله کردن

کلید معامله براساس جریان سفارشات تنها از یک ایده ساده نشئت میگیرد: اجرا کردن معاملات خوب. اگر شما بتوانید معاملات خوب براساس یک پایه استوار اجرا کنید ,شما خواهید توانست که به هر میزان سود که میخواهید برسید و در نهایت با آلفا کار خود را پایان بخشید. پس سوال اینست: چگونه باید معاملات خوب انجام داد؟ متاسفانه توضیح دادن این مقداري سخت است. اینکار وقتی حاصل میشود که با آموزش صحیح و دقیق به همراه تمرین زیاد باعث اعتلاي شخص به یک سطح پیشرفته از معامله گري شد. با این وجود ,این برنامه که در حال مطالعه آن هستید به شما کمک خواهد کرد تا زمان رسیدن به این سطح از آموزش و تجربه را کاهش دهید و بصورت پیوسته به اجراي معاملات خوب بپردازید.

الزامات:

قبل از شروع تمایل دارم دوباره اشاره کنم که ترید کردن بسیار پیچیده و سخت است.حتی قبل از یک مکالمه منسجم درباره یک موضوع نیزنیاز به دانش بسیار زیادي هست. با وجود تمام تلاش هاي من براي فراهم کردن تمامی قطعات این پازل (دانش مورد نیاز براي این سبک) یک واقعیت ساده وجود دارد: اینکه هیچ کدام از ماوقت این را نداریم که به تمام قطعات این پازل با جزئیات دست پیدا کنیم.این جزوه یک خلاصه از (OFT معامله براساس جریان سفارشات) میباشد و این یک قانون در فرایند خلق آلفاست. بطور پیش فرض شما باید در موارد زیرمطالعه کرده باشید و اگر با آنها آشنا نیستید قبل از ادامه متن باید در مورد آنها اطلاعات کافی را بدست آورید.

موضوعات تکنیکال:

1:حمایت و مقاومت Support & Resistance 
2: الگوهای قیمتی Price Patterns
3: اندیکاتور هاي تکنیکال

موضوعات فاندامنتال:

1: تئوری قیمت Price Theory
2: اندیکاتورهاي اقتصادي  Economic Indicators
3: نرخ بهره و سیاست هاي بانک مرکزي Interest  Rates and Central Bank Policies   

فلسفه: 

براي اینکه یک تریدر موفق باشید باید یک نظریه و تئوري واقع بینانه از اینکه مارکت چگونه کار میکند و اینکه چه نوع موقعیت هاي را براي وارد شدن پیش بینی میکنید ,داشته باشید. به عبارت دیگر شما به فلسفه اي نیاز دارید که از این اعتقاد شما که شما میتوانید یک تریدر موفق باشید حمایت کند.فلسفه خاص من حول چیزي بنام تئوري جریان سفارشات میچرخد.تعجب نکنید اگر شما با این تئوري آشنا نیستید.حقیقت این است که این تئوري در خود من بواسطه تجارت حرفه اي 12 ساله بوجود آمده است.ودر حالیکه این فلسفه در جوامع تجاري نسبتا معروف شده است , ولی اکثر مردم از آن هیچ آگاهی ندارند. همانطورکه عرض میکردم, تئوري جریان سفارشات را میتوان بصورت زیر خلاصه کرد:

1 – قیمت بازتابی از جریان سفارشات خرید و فروش است که در طی زمان وارد بازار میشوند.
2 – سفارشات خرید و فروش توسط مردم براساس انتظارات آنها از جهت مارکت در آینده اجرا و وارد میشود.
3 – بسیاري از انتظارت که فعالان بازار براساس آنها وارد میشوند,از احساسات آنها گرفته میشود.
4 – با پیش بینی پاسخ احساسی فعالان بازار خواهیم توانست اتفاقات آینده را پیش بینی کنیم.

تئوري جریان سفارشات

براي درك این تئوري شما نیاز به فهم چیزي بنام نقد شوندگی دارید

تعریف نقد شوندگی:

به درجه اي که میتوان یک دارایی را در بازار بدون تاثیر در قیمت آن دارایی خرید یا فروخت گفته میشود. نقدینگی با سطحی بالا از فعالیت اقتصادي مشخص میشود.دارایی هاي که به راحتی خرید و فروش میشوند را دارایی نقد شوندگی میگویند.

براي یک سرمایه گذار بهتروراحتتر است که در یک دارایی با نقدشوندگی بالا سرمایه گذاري کند تا یک دارایی با نقدشوندگی پایین زیرا براحتی میتواند سرمایه گذاري خود را نقد کند. نقد شوندگی یک موضوع بسیار مهم در بحث سرمایه گذاري میباشد و با یک سرچ در گوگل به منابع زیادي در مورد این موضوع دست پیدا میکنید ولی چون این یک موضوع وسیع میباشد بیشتراطلاعات موجود در اینترنت غیرمرتبط به بحث و هدف ما در این مقاله میباشند.مهمترین نکته اي که باید یاد بگیرید این است که قیمت یک دارایی در بازارهاي مالی نتیجه نوسانات به واسطه حمایت و مقاومت هاي قیمتی میباشد.بسیاري از امور مالی به این ایده اختصاص داده شده که قیمت دارایی ها در بازار منعکس کننده نوعی از ارزش واقعی آن دارایی است و ممکن است این ایده تا حدي درست باشد ولی یک واقعیت ساده باقی میماند که تا زمانیکه شرکت کنندگان بازار با قرار دادن سفارشات خود باعث تغییر در سطوح عرضه و تقاضا میشوند,دیگرمهم نیست ارزش واقعی دارایی چقدر است.تئوري جریان سفارشات از این تصورات مهمل عبور کرده و تمرکز خود را روي کسانی گذاشته که باعث بوجود آمدن و مصرف شدن نقدینگی در بازار میشوند. دوست داشته باشید یا نه ,قیمت یک دارایی منعکس کننده نظرات افرادیست که آن را معامله میکنند.شما اگربتوانید پیش بینی کنید که چگونه نظرات مردم در طول زمان تغییرمیکند خواهید توانست نوع سفارشی که آنها وارد بازار میکنند را نیز پیش بینی کنید.پیش بینی کنید چه نوع سفارشی وارد شده ودر ادامه جهت مارکت را پیش بینی کنید.

اما یک سوال مهم:چگونه باید تغییر نظر مردم را پیش بینی کرد؟  جواب دو کلمه است : تئوري بازي

تئوري بازي:

تئوري بازي واقعا در مورد بازي نیست.معماران اولیه این تئوري از این اصطلاح استفاده کردند تا دامنه تحقیق خود را محدود کنند. اما در واقع این تئوري براي مشخص کردن انتخاب و نظر شخصی در هر شرایطی کارآمد خواهد بود.و میتواند به عنوان یک ابراز بسیار موثر وکارآمد در تجارت مورد استفاده قرار بیگرد.هر موقع شرایطی داشتید که دو یا چند شرکت کننده که دارایی شناخته شده یا قابل سنجشی را درگیرمیکنند ,میتوانید از تئوري بازي براي تعیین نتایج با احتمال موفقیت بالا استفاده کنید.شما همیشه باید به لفظ “به احتمال قوي” توجه داشته باشیدزیرا واقعیت همین است , و هرگز نمیتواند با قطعیت از آینده صحبت کنید ,همیشه وقتی از پیش بینی استفاده میکنید باید خودتان را براي ضرر و ریسک کردن نیز آماده کنید زیرا این دو کاملا رابطه مستقیمی با هم دارند. با این حال با شناخت کافی از بازي و بازیکنانش وعواقب تصمیم گیري آنها ,میتوان پیش بینی هاي بسیار دقیقی از آینده داشت. قبل از جلو رفتن بیشترتوصیه میکنم احتیاط کنید. در تئوري قیمت مقدار زیادي از ریاضیات سطح بالا و پیچیده وجود دارد که ممکن است شما را وسوسه کند که دنبال آنها بروید ولی براي اهداف ما تعداد انگشت شماري از این مطالب ساده مورد نیاز است تا یک شخص بتواند به راحتی یک مسئله بازي را حل کند وبقیه مطالب اضافه میباشند.شما باید این مطالب را یاد بگیرید زیرا من نه تنها از این مطالب براي پیدا کردن و استنتاج کردن موقعیت هاي آلفا بهره میبرم بلکه از آنها در تمام زمینه هاي زندگی شخصی نیزاستفاده میکنم.این مطالب براي درك جریان سفارشات در مارکت بسیار حیاتی و مهم می باشند پس باید بسیار در این مطالب متمرکز شوید.حال قصد دارم تعدادي از اصطلاحات رایج که در بحث مطالعه تئوري بازي مورد استفاده قرار میگیرند را معرفی کنم و در مورد این با شما بحث کنم که چگونه این مطالب با سفته بازي بازیگران اصلی بازار ارتباط دارد.

بازي: مجموعه اي از شرایط است که نتیجه وابسته به عمل دو یا چند شرکت کننده در بازار میباشد. بازار هاي مالی براحتی میتوانند مثل یک بازي تصور شوند.بعنوان مثال,قیمت یک دارایی در هر لحظه بازتاب عمل خریدارانی که انتظار دارند قیمت بالا برود و فروشندگانی که انتظار دارند قیمت افت کند میباشد.فقط یک جهت میتواند در یک تایم فریم خاص برنده شود وقیمت را بسمت دلخواه خود ببرد.پس میتوان گمانه زنی هاي بازار را مانند یک بازي دید.

بازیگر: یک تصمیم گیرنده استراتژیک در چارچوب بازي. بازیگران در بازي ما بطور چشم گیري شرکت کنندگان شخصی میباشند (بغیراز موسسات مالی و بانک ها) که هر کدام از آنها در محدوده قوانین بازي عمل میکنند.

نتیجه نهایی: عایدي است که یک بازیکن با رسیدن به یک نتیجه خاص دریافت میکند. این عایدي میتواند به هر شکلی قابل سنجش باشد.کاملا واضح است هر شخصی براي سود کردن وارد بازار میشود و هر کس در اینکار خوب باشد میتواند بصورت بی نهایت سود کند.

مجموعه اطلاعات: اطلاعاتی که در لحظه از بازار قابل دستیابی است.اصطلاح مجموعه اطلاعات معمولا زمانی استفاده میشود که بازار داراي یک جز دائمی و پی در پی باشد. از دیدگاه ریز ساختار , بازارهاي مالی کاملا پی در پی و دائمی میباشند. علاوه بر این هر شخص در بازار به اطلاعات مشابه دسترسی دارد .هر چیزي که لازم است دانسته شود در چارت قیمت هردارایی گنجانده شده است.از گزارشات داده هاي اقتصادي دولت ها گرفته تا گذشته چارت هاي قیمتی دارایی ها ,بازار هاي مالی یک مجموعه بی شمار از اطلاعات میباشند.و این همان چیزیست که این بازار را بسیار سرگرم کننده و جالب میکند.

استراتژي: یک برنامه کامل از عمل یک بازیکن در بازي که با توجه به شرایطی که در بازار ممکن است ایجاد شود برنامه ریزي میشود. بیشتر مردم با توجه به چند نوع برنامه وارد یک ترید میشوند.که این برنامه ها ممکن است پیچیده و دشوار یا بسیار ساده باشند, اما اشتباه نکنید حرفه اي ها بیشتروقت وانرژي خود را صرف گرفتن بهترین تصمیم ممکن در آن شرایط بازار میکنند.در بیشترمواقع موفقیت یا عدم موفقیت در معاملات تاثیري مستقیم روي کیفیت برنامه هاي اولیه دارد.

استراتژي بهینه: تقریبا به تعداد تریدرها استراتژي معاملاتی وجود دارد.با این حال بدون در نظر گرفتن اینکه یک شخص از چه استراتژي استفاده میکند شما میتوانید پایه تصمیم گیري آنها در مارکت را بصورت زیر خلاصه کنید:

اگر یک شرکت کننده آینده را براي دارایی مثبت ببیند , خرید خواهد کرد. در غیر اینصورت

اگر آینده را براي آن دارایی منفی ببیند , میفروشد. و در غیر این دوحالت: کاري نخواهد کرد.

از بسیاري جهات پیچیدگی مرکزي واصلی در یادگیري ترید ,رسیدن و توسعه دادن دیدگاه درست ودقیق از آینده قیمت ها میباشد.و بیشتر مردم در این مورد بسیار ضعیف هستند. که این استراتژي ها آنها را در جهت درست رهنمون نخواهد کرد ,با این حال تعداد کمی از استراتژي ها با دیدگاه درست شرکت کننده گان بازار از آینده قیمت ها هم جهت میباشد.

دیدگاه شرکت کنندگان

انسان ها به دلایل مختلف تصمیمات خود را میگیرند و این تصمیمات فقط در موارد خیلی خاص و کم مطابق عقل و منطق میباشد. انسانها در خیلی از جهات مشابه برنامه هاي کامپیوتري میباشند که یک مجموعه از ورودي ها را به آنها میدهیم وآنها مطابق با منطقی که از قبل براي برنامه طراحی شده خروجی را به ما میدهد.تنها تفاوت این است که انسانها برنامه نویسان با ذوق و با استعدادي ندارند که بتواند منطق آنها را برنامه نویسی کند.اساسا ما محصول جانبی تجربیات زندگی خودمان هستیم.اگرما الگو هاي رفتاري بدي انتخاب کنیم یا شرایط احساسی سختی را تجربه کنیم درحالیکه تجربه و دانش کافی براي غلبه برآن ها را نداشته باشیم,باعث میشود تصمیمات بدي بگیریم و در نهایت مغلوب آنها شویم.در حالیکه انتخاب الگوهاي رفتاري مناسب و برخورداري از دانش کافی نتیجه عکس میدهد.البته که استثناهایی وجود دارد اما سلسله مراتب زندگی انسان از تعامل بین پخش احتمالات با ساختار هاي منطقی گوناگون با زندگی روزمره بوجود میاید.با این حال شما میتوانید با غربال کردن دیدگاه هاي مختلف شرکننده گان در بازار به باورهاي با احتمال موفقیت بالا برسید واین براي رسیدن شما به یک سود رویایی کافی میباشد. پس بیایید نگاهی به بزرگترین آن ها بیاندازیم.

فاندامنتال

فاندامنتال شامل اطلاعات کمی و کیفی از یک شرکت یا جامعه یا ارزمیباشد که رفاه اجتماعی و ارزیابی مالی آن را ارائه میدهد. تحلیلگران و سرمایه گذاران با بررسی و تحلیل این اطلاعات تخمین میزنند که آیا یک دارایی ارزش سرمایه گذاري دارد یا خیر. براي کسب و کار اطلاعاتی مانند بازده,درآمد,بدهی و رشد میتوانند اطلاعات فاندامنتال مورد بررسی باشند.

تقسیم بندي فاندامنتال

در کسب وکار و اقتصاد , فاندامنتال به این سوال جواب میدهد که طبق اطلاعات موجود آیا این اشتغال یا دارایی از سلامت و امنیت کافی جهت سرمایه گذاري برخوردار است یا خیر.که این شامل موضوعات اقتصاد خرد و اقتصاد کلان میباشد تا استانداردهاي لازم براي تعیین ارزش مالی منسوب به داراییها را تعیین کند.

اقتصاد کلان و اقتصاد خرد

اصول اقتصاد کلان شامل موضوعاتی میشود که اقتصاد را بطور کلی تحت تاثیرقرار میدهد.این میتواند شامل آمار مربوط به بیکاري , عرضه و تقاضا , رشد اقتصادي و نرخ بهره و همچنین سیاست هاي پولی و مالی وتجارت بین المللی باشد.این دسته بندي ها میتواند براي تحلیل کلی اقتصاد مورد استفاده قرار بگیرند ویا میتوانند به فعالیت هاي کسب وکار خرد براي تاثیر روي اقتصاد کلان مورد بررسی قرار بگیرند.اصول اقتصاد خرد روي فعالیت بخش هاي کوچکتر از اقتصاد تمرکز دارد مانند یک بازار خاص یا بخشی از آن.این میتواند شامل مسائل مربوط به عرضه وتقاضا در یک بخش خاص و همچنین تئوري شرکت ها ,تئوري مصرف کنندگان,و مسائل مربوط به کار بعنوان ارتباط در یک صنعت خاص باشند.

اصول کسب وکار

انگاه به اقتصادیک کسب وکار،مانند ترازنامه،صورت سود و زیان،مدیریت کلی وجریان نقدینگی،سرمایه گذاران به دنبال اصولی در یک شرکت هستندکه کمک کند به تعیین سلامت این شرکت وهمچنین چشم انداز آتی رشدآن. یک شرکت با بدهی کم و پول نقدزیاد داراي بنیاد قوي میباشد .مبانی قوي نشان میدهدکه یک کسب وکار داراي یک چارچوب یا ساختارمالی مناسب است ، در حالی که کسب و کارهاي با اصول ضعیف ممکن است با مسائلی در زمینه هاي بدهی مدیریت، کنترل هزینه روبرو شوند. کسب وکار با مبانی قوي احتمال بیشتري براي زنده ماندن در رویدادهاي منفی، مانند رکود اقتصادي یا کسادي نسبت به یک کسب وکار با اصول ضعیف دارد وکمتر در معرض خطرقرار میگیرد و ممکن است سرمایه گذار براي ریسک کمتربه سمت اوراق بهادار جذب شود تا اینکه سهامدار شرکت هاي با بنیاد ضعیف شود.

اصول دیگر در اقتصاد

درحالیکه اغلب تصور میشود که فاندامنتال فقط براي کسب وکارها واوراق بهادار مورد بررسی قرار میگیرد, ولی براي ارزها هم اصول فاندامنتال و چندین فاکتور اقتصاد کلان مانند نرخ بهره ,تولید ناخالص داخلی ,رشد اقتصادي,تراز تجاري کسري/مازاد بودجه و نرخ تورم نیز وجود دارند که به عنوان اصول ارزش گذاري یک ارز نامیده میشوند.

تکنیکال

تجزیه و تحلیل فنی یک ابزارمعاملاتی براي ارزیابی اوراق بهادار است و براي پیش بینی حرکت آینده قیمت با تجزیه و تحلیل آمار جمع آوري شده از فعالیتهاي تجاري، مانند حرکت قیمت وحجم مورد استفاده قرار میگیرد. برخلاف تحلیلگران بنیادي که در تلاش براي ارزیابی ارزش ذاتی وامنیت یک دارایی هستند،تحلیلگران فنی با استفاده ازنمودار حرکت قیمت و ابزار تحلیلی براي ارزیابی قدرت و یا ضعف و پیشبینی تغییرات قیمت در آینده تمرکز میکنند.

تقسیم بندي تحلیل تکنیکال

تحلیلگران تکنیکال باوردارند که فعالیتهاي تجاري وتغییرات قیمت یک دارایی در گذشته شاخص بهتري براي برآورد احتمال جنبشهاي آینده قیمت آن نسبت به ارزش ذاتیش میباشند. تجزیه وتحلیل تکنیکال ازمفاهیم اساسی جمع آوري شده ازنظریه داو ( DOW ) نظریه اي درمورد جنبش بازارهاي مالی که از نوشته هاي چارلز داو آمده تشکیل شده است. دو فرض اساسی تئوري داو که زمینه همه تجزیه و تحلیل تکنیکال است:

1- قیمت یک دارایی نشان دهنده هر عاملیست که ممکن است قیمت آنرا تحت تاثیر قرار دهد همه چیز در قیمت خلاصه میشود

2-  تغییرات قیمت دربازارکاملا تصادفی نیست و در روند و الگوهایی قابل شناسایی که درطول زمان تکرار میشوند ادامه پیدا میکند

فرضیات اصلی درتحلیل تکنیکال

این فرض که همه چیز در قیمت خلاصه شده اساسا به این معنی است که قیمت یک دارایی در هرنقطه از بازار بطور دقیق بازتاب کننده کل اطلاعات موجود از آن دارایی در آن زمان میباشد و در نتیجه نشان دهنده ارزش واقعی آن دارایی در آن زمان است. این فرض بر اساس این ایده بوجود آمده که قیمت بازار همیشه بازتاب مجموع دانش همه ي شرکت کنندگان در بازار است. فرض اساسی دوم در زمینه تجزیه وتحلیل تکنیکال،این تصوراست که تغییرات قیمت تصادفی نیست ومنجر به این باور درتحلیلگران تکنیکال می شودکه روند بازار، در هر دو دیدکوتاه مدت و بلند مدت، قابل شناسایی است و معامله گران بازار راقادرمیسازد با سرمایه گذاري در جهت روند موجود به سود مورد نظرشان برسند.

تحلیل تکنیکال چگونه مورد استفاده قرار میگیرد

تحلیل تکنیکال براي پیش بینی قیمت آینده مورد استفاده قرار میگیرد و براي هرابراز معاملاتی که قابل ترید کردن باشد و طبق اصول اولیه عرضه و تقاضا معامله شود قابل استفاده است مانند سهام,اوراق قرضه,معاملات سلف وجفت ارز. تحلیل تکنیکال میتواند به سادگی براي بررسی عرضه و تقاضا در بازار به عنوان عامل تعیین کننده در قیمت یک دارایی مورد استفاده قرار بگیرد. بصورت بسیار رایج بیشتر تحلیلگران تکنیکال از تغییرات قیمتی براي پیش بینی قیمت استفاده میکنند و برخی تحلیلگران دیگر ممکن است از دیگر جنبه هاي قیمت مانند حجم معاملات استفاده کنند. درطول این سالها، شاخصهاي تکنیکال متعدد توسط تحلیلگران براي پیش بینی دقیق تغییرات قیمت درآینده توسعه یافته اند. برخی ازشاخص هاي درجداول براي شناسایی روند فعلی بازار،ازجمله حمایت ومقاومت متمرکزشده است، درحالی که دیگران براي تعیین قدرت یک روند واحتمال ادامه آن متمرکز شده اند.

شاخصهاي تکنیکال شایع عبارتنداز: خطوط روند،میانگین متحرك و شاخصهاي حرکت momentum and moving averages ،MACD

تحلیلگران تکنیکال از ابراز تحلیلی خود در تایم فریم هاي مختلف استفاده میکنند. معامله گران کوتاه مدت ممکن است آنها را در تایم هاي 1 دقیقه تا یکساعته ویا حتی 4 ساعته استفاده کنند. ولی معامله گران بلند مدت به بررسی بازار با ابزار خود در تایم هاي روزانه و هفتگی و ماهانه میپردازند.

بازارسازي (Market Making)

مارکت میکر یک شرکت کارگزار میباشد که ریسک نگهداري میزان مشخصی از سهام یک شرکت را براي تسهیل بخشیدن به معامله کردن سهام آن شرکت برعهده میگیرد. مارکت میکر براي سفارش مشتري خود مظنه پیدا میکند و وقتی یک سفارش خرید از مشتري خود دریافت میکند به سرعت از دارایی خود در آن سهم به مشتري میفروشد یا اینکه در بازار بدنبال سفارش مناسب براي خنثی کردن سفارش مشتري خود میگردد. Nasdaq یک مثال از وجود شرکت هاي مایکرمیکر میباشد که حدود 500 مایکرمیکر درآن فعالیت دارند تا ضمن ایجاد نقدینگی , معامله سهام را براي مشتریان خود ایمن و سریع کنند.

استراتژي

حال وقت ترید کردن است وخیلی مهم میباشد که یک تئوري محکم و استوار پشت تصمیمات شما در هنگام معامله کردن وجود داشته باشد,اما بدون یک استراتژي منطقی و مدیریت شده خیلی راحت در مواجه با موقعیت هاي ایجاد شده براي خود دچار سردرگمی میشوید و آنها را از دست میدهید. استراتژي شخصی من نیاز به نگاه کردن به تعصبات عاطفی افراد به طورمستقیم، وپس ازآن تلاش براي گرفتن یک تغییردرتعصب عاطفی افراد که بواسطه ورود اطلاعات جدید به مارکت ایجاد میشود دارد . .بعنوان مثال مردم معتقدند که بالاخره در آینده یک اتفاقی خواهد افتاد و وقتی که اطلاعات جدید وارد مارکت میشوند باعث ایجاد تصویر جدید از آینده میشوند و در این زمان من با قیمت گذاري جدید در یک دارایی شروع به گرفتن آن دارایی میکنم.

تاکتیک

با تلاش مستمر تنظیم کننده ها بازار به صورت 24 ساعته در تمام طول هفته دستکاري میشود. تعداد محدودي بانک تقریبا 80 درصد بازار را کنترل میکنند. بانک ها حتی به این دستکاري اعتراف هم میکنند وبارها جریمه شده اند ولی اینها به سرعت فراموش میشوند و دوباره همان کار همیشگی خودرا تکرار میکنند واین کار نیز توسط رسانه ها به خوبی پوشش داداه نمیشود تا مردم آگاه شوند. این
کاریست که در پشت پرده مارکت در حال انجام است. قیمت همیشه به سمتی حرکت میکند که بیشترین استاپ اردرها وجود دارند،از هرنوع که می خواهد باشد خواه استاپ لاس( stop loss ) یا باي استاپ (buy stop ) یا سل استاپ ( sell stop ) در زیر 6 ستاپ رایج که هم توسط خودم وهم توسط هرتریدر موفق جریان سفارشات مورد استفاده قرار میگیرد اورده شده است تا واقعیت بازار دیده و معامله شود. بعضی از آنها از بقیه رایجترهستند.در کل دو نوع ستاپ وجود دارد,نوع اول که استاپ آنها بالاي کندل شکست قرار میگیرد و نوع دوم که استاپ آنها بالاي سویینگ هاي (highSwing ) قرار میگیرد. من فقط ستاپ هاي بازار نزولی را توضیح داده ام که در حالت برعکس براي بازار صعودي نیز صادقند.

ستاپ 1 :

اجازه دهید با یکی از کلاسیکترین آنها آشنا شویم و شما این را به وفور خواهید دید.در ابتدا باید یک حرکت شارپ سریع وتند اتفاق بیافتد که نشان میدهد پول هوشمند اولین حرکت خود را انجام داده است.حالا منتظرمیمانیم اولین پولبک انجام شود(هر چه پولبک کوچکتر و کمتر باشد بهتر است).در این موقع یک سوینگ هاي جدید تشکیل شده است و استاپ ها پشت آن قرار میگیرند به این امید که حرکت ریزشی ادامه پیدا کند.همانطور که خواهید دید بازار مطابق پیش بینی پیش نخواهد رفت وبازار با آرامی شروع به بالا رفتن میکند.این حرکت از قبل مدیریت شده بود که بازار با بالاي سوینگ هاي قبلی برود.وقتی سوینگ هاي زده میشود پوزیشن هاي باي به امید اینکه بازار صعودیست وارد میشوند واستاپ اردر هاي فروش نیزاجرا خواهد شد. خوب چیزي که در ادامه اتفاق میافتد واضح است ,بازار شروع به ریزش میکند و بانک ها هم موفق شده اند بیشترین استاپ ممکن را بزنند.

ستاپ 2 :

این یکی از ستاپ هاي مورد علاقه خودم میباشد. گاهی میبینید که سه نوع مختلف از استاپ زده شده اند. همه ي آنها وقتی اتفاق افتادند که یک کندل زیر لوي قبلی بسته میشود. فسلفه پشت این اتفاق بسیار ساده است. وقتی یک کندل زیر لوي قبلی بسته میشود ما پیش بینی میکنیم که روند نزولی ادامه پیدا خواهد کرد. بنابراین ما با فروش واستاپ بالاي هاي این کندل منتظرمیمانیم که بازار به نزول خود دامه دهد. بانک ها این استاپ ها را میبینند و البته که بازار را تاآن نقطه بالا میاورند تا استاپ ها را بزند و بعد دوباره به راه خود براي نزول ادامه دهد. این اتفاق در تمام تایم فریم ها اتفاق میافتد و دیده میشود. وقتی مثلا در تایم 4 ساعته کار میکنید به این نکته توجه کنید که ممکن است بقیه در این تایم کار نکنند و سطح قرار گیري استاپ آنها مقداري با سطح مورد نظرما تفاوت داشته باشد.

ستاپ 3 :

این ستاپ براساس همان اصول لور لو و هایرهاي (higher high  or lower low ) میباشد که هم درجهت روند صدق میکند و هم در بازار برگشتی. چیزي که اتفاق میافتد بسیار ساده است. تریدرها بصورت استاپ (sell stop orders) زیر لو قبلی وارد پوزیشن فروش میشوند به این امید که بازار بیشتر نزول کند واستاپ این پوزیشن خود را بالاي هاي قبلی قرار میدهند. بارها و بارها اینکار را تکرار میکنند. بیشتر مواقع بازار برمیگردد و استاپ آنها را میزند. این حرکت به بالاي هاي میتواند چند پیپ بیشترنباشد و بستگی به این دارد که چه تعداد استاپ در انجا قرار دارند و بیشتر در چند پیپی بالاي آن سقف قرار داده شده اند. بعد از زدن استاپ ها بازار شروع به ریزش در جهت اصلی خود میکند.

ستاپ 4 :

این چند ستاپ باقیمانده مربوط به شکست خط روند میباشند که تنها تفاوت هایی بسیار کوچک با یکدیگر دارند.این ستاپ از بقیه رایجتر میباشد. قیمت زیر خط روند بسته میشود و تریدرهایی که وارد فروش میشوند استاپ خود را بالاي هاي این کندل قرار میدهند.چیزي که در ادامه اتفاق میافتد زیاد پیچیده نیست.قیمت مقدار کمی پایین میرود و بعد به صورت انفجاري بالا میاید و تمام استاپ ها را زده ودوباره به سمت پایین حرکت میکند. در این ستاپ نباید بعد از شکست خط روند وحرکت زیاد قیمت در جهت نزول ودوباره برگشت و رسیدن به حد استاپ دوباره انتظار ریزش مجدد داشت. به عبارت دیگر باید بعد از شکست حرکت انفجاري به بالا داشته باشد تا استاپ ها را زده و ریزش کند نه اینکه اول ریزش کند بعد بالا بیاید.

ستاپ 5 :

گاهی میبینید که خط روند بطور واضح شکسته شده است. مهم نیست که چطور شما آنها را رسم میکنید ,مثلا میبینید که دو تا از آنها نتوانستند از قیمت حمایت کنند. با این حال میبینید که قیمت ریزش خود را بعد از شکست ادامه نداده است و شروع به صعود میکند. قیمت به سمت اولین مقاومت سرراه خود پرش میکند و قبل از شکست آن کمی پایین میاید. وقتی که این دستکاري در قیمت صورت میگیرد شما در اغلب مواقع خواهید دید که قیمت به دلیلی در آن منطقه تحت فشار قرار خواهد گرفت. در این حالت ما هم خریدارانی را داریم که با شکست هاي قبلی وارد میشوند به امید اینکه روند صعودیست و هم فروشندگانی که براي خروج از معاملات در ضرر رفته باید وارد خرید شوند.و در ادامه خواهیم دید که قیمت برمیگردد و به نزول خود ادامه میدهد.

ستاپ 6 :

و نهایتا آخرین ستاپ.این به اندازه بقیه رایج نیست ولی دانستن این ستاپ میتواند کمک بزرگی بکند.چیزي که اینجا اتفاق میافتد ساده است.قیمت قبل از ریزش کمی حمایت میشود وبالا می آید و نهایتا به ریزش خود ادامه میدهد. این حرکت صعودي باعث ایجاد یک سویینگ هاي کوچک میشود که میتواند در آینده به عنوان محل قرار گیري استاپ مورد استفاده قرار بگیرد.

کلید موفقیت

همانطور که قبلا به کرات عرض کردم ترید کردن یک سرمایه گذاري خطرناك است.
چرا این همه هشدار؟
مشکل اصلی پیدا کردن قوانینی برا ورود به بازار نیست.این در واقع قسمت ساده داستان است. مشکل درپیروي کردن از آن قوانین است.این همان چیزي است که یک تریدر موفق باید بر ان غلبه کند تا به سودهی فوق العاده برسد.آگاه باشید که موفقیت یا شکست شما با پیروي کردن از قوانین شروع میشود وبا خودتان پایان میابد.بهترین کاري که هرشخص میتواند براي شما بکند این است که لیست از قوانین براي پیروي کردن به شما بدهد.کار شما از این به بعد این است که متناسب با توانایی هاي خودتان به بهترین وجه ممکن از این قوانین پیروي کنید.اما این قوانین چه هستند؟ اینها قوانینی جهانی هستند که که شما باید از آنها پیروي کنید.

1- هرگز وارد معامله اي نشو که بطور محکم و قوي عقیده نداري که تو را به سود خواهد رساند.
2- هرگز وارد معامله اي نشو که ریسکش از ریواردي که انتظار داري بیشتر است.
3- ریسک خود را در یک حد قابل مدیریت قرار بده.اگر شب ها نمیتوانی بخوابی یا فکرت درگیرمعامله است ,ریسک خود را کاهش بده.شما احتمالا محتاط نیستید و باید محتاط عمل کنید.
4- هرکس رشته اي از بد شانسی دارد.اگر چند پوزیشن پشت هم ضرر کردید,یک قدم عقب بروید وبراي چند وقت معامله نکنید.بازار همیشه وجود دارد ولی اگر شما ادامه دهید شما خارج خواهید شد  5- مراقب دیدگاه روانشناسانه خود باشید.

آخرین نکته سزاوار تمرکر خاصی است زیرا همانطور که قبلا گفتم این شغل با شما شروع میشود و با شما تمام میشود.شما هرمدت هم که در بازار بوده باشید بدون شک این قوانین را شنیده اید.بسیاري تصور میکنند که فلسفه یا استراتژي یا تاکتیک باعث ایجاد یک موفقیت پایدار میشود ولی واقعیت این است که قبل از اینکه ادامه متن را بخوانید دراین مورد تفکر کنید که چه عاملی باعث موفقیت میشود خود تریدر عامل موفقیتش است. خیلی افراد سعی میکنند کاري که من انجام میدهم را انجام بدهند ولی موفق نمیشوند زیرا آنها نمیتوانند خودشان را کنترل کنند.آنها به مرور خسته میشوند,موقعیت هاي با احتمال موفقیت پایین را میگیرند یا شاید یکی از قوانین را میشکنند و بیشتر از چیزي که با آن راحتند ضرر میکنند.وقتی اولین بار این اتفاق افتاد آنها به مرور بیشتر نیز ضرر خواهند کرد.مثل این اشخاص نباشید. تنها خود شما مسئول نتایجتان هستید.بپذیرید که توانایی شما در دنبال کردن از قوانین عامل موفقیت یا عدم موفقیت شماست. و مهمتراز همه اینها… آگاه باشید که محافظت از دیدگاه روانشناسانه خودتان کلید تمام چیزهاي دیگر است. باید یاد بگیرید که چگونه در اوج فشار احساسی ریسک خود را مدیریت کنید وگرنه بعنوان یک تریدر شکست خواهید خورد. به همین سادگی…

مطالب مرتبط