بروکرها
forex
روانشناسی معامله گری در فارکس شش احساس غالب در معامله گری

روانشناسی معامله گری در فارکس شش احساس غالب در معامله گری

روانشناسی معامله گری ، اینجای کار می لنگد ، نگاهی به 50 معامله آخرتان بیاندازید و به این فکر کنید که اگر اشتباهاتی که به علت هاي احساسی انجام دادید نبودند، عملکردتان الان چطوربود. حدسم اینست که اگر شما کمی جنبه هاي روانشناسی معامله گري را بهبود ببخشید،می توانید معامله گر بهتري باشید. در این مقاله با هم مهمترین احساسات مشکل ساز در معامله گري را بررسی می کنیم، می بینیم که این احساسات چگونه در زندگی شما به عنوان یک معامله گر ظاهر می شوند و شما چه کاري می توانید بکنید تا از تاثیرآنها در ایجاد رفتارهاي بد و اشتباهات کشنده درمعامله گري ، بکاهید.

6 شش احســــاس غالب در معامله گری

ترس

ترس یکی از دو احساس رایج در معامله گري است ( دیگري طمع است ) . ترس خود را به اَشکال مختلفی در معامله گري نشان میدهد،و می تواند دلیل بسیاري از اشتباهات معامله گري باشد. ترس از باختن باعث می شود که معامله گردر شناسایی باخت تاخیر داشته باشد،و متعاقب آن ضرر و باخت بیشتري حاصل می شود،و ترس از بازگشت سود باعث می شود که معامله گران معامله را خیلی زود ببندند. چنانچه بعدا اشاره خواهیم کرد ترس در معامله گري جنبه هاي بسیار بیشتري دارد که با هم بررسی خواهیم کرد.

طمع

شاید طمع چیز خوبی به نظر برسد، اماوقتی به این خصلت، خوب دقت کنیم، می بینیم که طمع اغلب اوقات باعث تصمیمات معامله گري اي می شود که ناگزیر از دوري کردن از آنها هستیم. معامله گرانی که تحت تاثیر طمع قرار می گیرند ، بیشتر اوقات به اصول مدیریت ریسک و سرمایه توجهی نمی کنند. همچنین طمع ذهنیت و طرز تفکر قماربازي در معامله گر را تقویت میکند و این یعنی معامله گري بدون توجه به قوانین و بر مبناي تصمیمات ضربه زننده.

امید

امید ، طمع و ترس معمولا پشت سر هم می آیند.معامله گرانی که در پوزیشن بازنده هستند علائمی از امید را هم در خود دارند، این معامله گران در شناسایی ضرر تاخیر می اندازند وبه معامله فرصت بیشتري می دهند چرا که امید دارند جهت حرکت قیمت تغییر کند. مثال دیگراز امید زمانی است که معامله گر براي جبران ضرر در معامله قبلی در معامله ي جدید وارد حجم بزرگی در پوزیشن می شود که با قوانینش انطباق و سنخیت ندارد.

هیجان/ اضطراب

هر گونه احساس برانگیزاننده ، در زمانی که در معامله هستید نشانه اینست که شما قسمتی از راه را اشتباه رفته اید. زمانی که مضطرب هستید و مشغول معامله هستید، معمولا علامت اینَست که پوزیشنی با حجم بزرگ گرفته اید، قوانین خود را نقض کرده اید و یا نباید در این معامله باشید.اگرسطح برانگیزاننده خود را بررسی کنید و از خود بپرسید چرا احساس اضطراب یا هیجان میکنید ، این به شما کمک میکند تا از معاملاتی که از همان اول نباید واردش می شدید ، خارج شوید.

خستگی

اگرچه خستگی بیشتر یک وضعیت است تا احساس، با این وجود ارزشش را دارد که در این طبقه بندي قرار گیرد. معامله گرانی که خسته هستند اغلب تمرکزپایینی دارند. نشانه يِ پایین بودن تمرکز زمانی است که یک وقتی بخودتان می آیید که بارهاوبارها در یک جفت ارز اقدام به پوزیشن گیري کرده اید بدون آنکه بدانید دنبال چه بوده اید. همچنین زمانیکه شماورود به معامله را از دست می دهید، بخاطر اینکه حواستان نبوده و مشغول کار دیگري مثل وبگردي بوده اید ، نیزنشان از پایین بودن تمرکزاست. بهتر است اولویت هاي خود را مشخص کنید وزمانی که در معامله هستید خودتان را درگیر فعالیت هاي دیگر نکنید.

نا امیدي/ سرخوردگی

نا امیدي اغلب دلیل اشتباهاتی است که در نتیجه احساساتی که قبل تر اشاره شد بوجود آمده اند. زمانیکه معامله گران معامله اي را از دست می دهند، قوانین خود را زیر پا گذاشته وپول از دست می دهند.بعد ریسک بیشتري میکنند و خوب پول بیشتري از دست می دهند،و نا امیدي و سرخوردگی پیدایش می شودو این نا امیدي و سرخوردگی تمام الگوهاي رفتاري بدي که مشکلات جدي تر بعدي را براي معامله گر بوجود می آورند را تشدید خواهد کرد.

خواندن احساسات از روي تصمیمات معامله گری

فرقی نمی کند که در کتاب خوانده باشید یا در تالارهاي گفتگو ، به هر حال هر معامله گري می داند که روانشناسی اثرات بزرگی روي عملکرد معامله گري اش دارد. با این وجود احساسات از راه هاي بسیار پیچیده اي تصمیمات معامله گري ما را تحت تاثیر قرار می دهند و در نگاه اول چندان واضح به نظرنمی رسند. شاید فکر کنید ناخن جویدن ها، عرق کردن ها، دست بر هم مالیدن هاي از روي خوشحالی، همه علائمی از احساسات در معامله گري هستند ، اما در این مقاله ایده هاي ارزشمند جدیدتري را بدست خواهید آورد.

در ادامه براي شما تشریح خواهیم کرد که چگونه می توان احساساتی که معامله گري شما را تحت تاثیر قرار می دهد را خواند و چگونه می توانید براثرات منفی اي که از دل این احساسات بیرون می آید و موجب اشتباهات معامله گري می شود ،غلبه کنید. معامله گران بی تجربه و یا معامله گرانی که در جریان باختها (باختهاي پشت سرهم) قرارگرفته اند رفتارشان شبیه گوزنی است که کنار جاده ایستاده و بدون هیچ حرکتی مبهوت به چراغ ماشینی که دارد به او نزدیک می شود زل زده است . قطعی ترین علامتی که نشان میدهد ترس دارد تصمیمات معامله گري شمارا کنترل می کند این است که ، با وجود اینکه براي یک معامله پلن و برنامه دارید و ستاپ را کاملا واضح جلوي خودتانمی بینید، اما هنوز به معامله شک دارید و نمی توانید دکمه ورود به معامله را فشار دهید.

اگر متوجه شدید که دارید مدام فرصت هاي معاملاتی را از دست می دهید، در حالیکه تمام آنها شرایط شما را براي ورود داشته اند، شما باید ریسک تان را کاهش دهید. از بین بردن امکان به خطر انداختن پول و کاهش سطح ریسک سرمایه به مقداري کمتر،معمولا به شما کمک می کند تا اشتباهات معامله گري مبتنی بر ترس را کاهش دهید. و پس از آنکه اعتماد به نفس لازم را بدست آوردید و به استراتژي معاملاتی تان اعتماد کردید آن وقت می توانید آهسته آهسته اندازه پوزیشن در معاملات را افزایش دهید تا به حد تحمل خودتان دست یابید. همچنین قوانین خود براي ورود به معامله را مکتوب کنید و به صورت یک چک لیست قبل از ورود به معامله آنها را یک به یک چک کنید، این کار نیز کمک می کند تا ترس از ورود به معامله را از بین ببرید

چرا باید در این معامله این همه ضرر کنم؟ معامله ی خیلی خوبی بنظر می رسد

زمانی که خودتان را در ضرر زیادو قابل توجهی به خاطرِ یک یا چند معامله يِ محدود می بینید اثر متضادي وارد بازی می شود. اگر شما درباره کیفیت سیستم معاملاتی تان دچار خوش بینی مفرط باشید، احتمالا بیشتر دوست دارید تا به صورت غیر معمول از پوزیشن هاي بزرگتري استفاده کنید و حواستان به این نکته نیست که معامله ها ممکن است شکست هم بخورند. از این گذشته، معامله گرانی که حساب معاملاتی کوچکی دارند، بیشتر احتمال دارد تا در یک معامله اقدام به درصد بالایی از ریسک نمایند تا بخیال خود حساب معاملاتی شان بسرعت رشد دهند.

زمانی که خودتان را در ضرر زیاد و قابل توجهی به خاطرِ یک یا چند معامله ی محدود می بینید اثر متضادی وارد بازي می شود. اگر شما درباره کیفیت سیستم معاملاتی تان دچار خوش بینی مفرط باشید، احتمالا بیشتر دوست دارید تا به صورت غیر معمول از پوزیشن هاي بزرگتري استفاده کنید و حواستان به این نکته نیست که معامله ها ممکن است شکست هم بخورند. از این گذشته، معامله گرانی که حساب معاملاتی کوچکی دارند، بیشتراحتمال دارد تا در یک معامله اقدام به درصد بالایی از ریسک نمایند تا بخیال خود حساب معاملاتی شان بسرعت رشد دهند.

در این سناریو احساسات غالب عبارتند از طمع مخلوط شده با اعتماد بنفس بیش از حد و نادانی، که بسیار ترکیب کشنده اي است. بهترین کاري که می توانید بکنید کاهشِ سایزِ معامله براي جلوگیري از اُفت زیادسرمایه است. باید صرف نظر از اینکه ستاپ چقدر می تواند خوب باشد ، حداکثر سطح مدیریت ریسک را رعایت کنید و ازآن عبور نکنید.

بنظرم قیمت داره بر میگرده، حد ضرر را فقط کمی دورتر میکنم، جاي نگرانی نیست ستاپ خوبی است

این جمله معمولا ، ادامه مورد قبلی می باشد. زمانی که معامله گران بر این باورند که ستاپ، خوب تراز آنست که بخواهدشکست بخورد، بیشتر دوست دارند که یک دلیلی پیدا کنند تا با دورتر کردن سفارش حد ضرر و یا افزودنبه سایز پوزیشن در جهت خلاف حرکت قیمت (افزودن به ضرر) و یا بکل برداشتن حد ضرر، از شناسایی ضرر در معامله اجتناب کنند. شما هم زمانیکه خودتان را در موقعیت مشابه ببینید ، اقدام به معامله بر مبناي امید و جهل می کنید.

در چنین مرحله اي شما کاملا پلن معاملاتی تا ن را فراموش کرده و تنها دلیلی که باعث می شود هنوز در معامله بمانید اینست که امیدوارید که قیمت تغییر جهت دهد و شما ازضرر بیرون بیایید. هروقت خود را در چنین موقعیتی دیدید، فورا معامله را ببندید تا بتوانید موقعیت را بدون تعصب ارزیابی کنید.

معامله ی خیلی خوبی بنظر می رسید، فکر نمیکردم قیمت این قدر زود تغییر جهت دهد

علامت قطعی اي که نشان از تاثیر طمع بر تصمیمات معامله گري شماست زمانی است که علیرغم اینکه قیمت به سطح حد سود شما رسیده است ،سود را برداشت نمی کنید. اگر چه امکان دارد که در یک یا چند معامله با این تفکربه سود بیشتري برسید، اما آنچه که در عمل اتفاق می افتد اینست که شما مدام سود هایتان را پس می دهید وبردهایتان را قطع میکنید. و متاسفانه در دراز مدت این کار باعث می شود که یک سیستم معامله گري برنده تبدیل به یکسیستم بازنده شود. کاري که باید بکنید اینست : همیشه به پلن معاملاتی اي که قبل از ورود به معامله داشتید وفادار بمانید و در زمان معامله گري به وسوسه طمع در ذهن خودگوش ندهید .

معامله تا حالا در سود خوبیه،بهتره که قبل از اینکه برگرده ببندمش

این سناریو برعکس سناریوي قبلی است. در حالیکه معامله گران طمع کار به خاطر اینکه امید دارند قیمت بیشتر حرکت کند، سود را شناسایی نمی کنند ، معامله گران ترسو معاملاتی را که در سود هستند و دارند به سمت حد سود حرکت می کنند را می بندند بخاطر اینکه می ترسند بازار چند ثانیه دیگر بخواهد برگردد. راه هاي زیادي وجود دارد براي اینکه به خاطر ترس معامله اي که هنوز به آن حد سود نرسیده را نبندید. رویکرد تنظیم کن و فراموش کن set and forget یعنی وقتی که معاملهرا باز کردید و اُردرهاي حد ضرر و حد سود را تنظیم کردید ، چارت قیمت را ببندید، در بسیاري از استراتژي هاي معاملاتی بخوبی عمل می کند سود و زیان خود رادر طی زمان معامله مدام نگاه نکنید ، بخاطر اینکه با هر میله نزولی دچار اضطراب می شوید. در طول زمان به استراتژي معاملاتی تان اعتماد کنید و این واقعیت را بپذیرید که حرکات قیمت به صورت موجهاي اصلاح شونده است، بنابراین هر اصلاحی را نباید با ریورسال قیمت اشتباه بگیرید.

حرکت قیمت هنوز همه معیارهاي یک ستاپ خوب را ندارد، اما من وارد معامله می شوم چون نمی خوام از بازار جا بمونم

وارد شدن خیلی زود به معامله بخاطرنگرانی از امکان ازدست دادن فرصت معاملاتی، نشانه يِ دیگري از اینست که طمع دارد دور و بر شما می چرخد. قوانین معاملاتی شما به صورت یک فیلتر است و تنها هدف این قوانین دور نگه داشتن شما از معاملاتی است که احتمال پایینی براي برنده شدن دارند. بنابراین ، اگر با فرض اینکه از بازار باهوش تر هستید بر علیه قوانین خودتان اقدام کنید ،درواقع در باره يِ نحوه يِ عمل معامله گري دچار سوء تفاهم شده اید و قربانی طمع خودتان می شوید.

ادراک می تواند وضعیت احساسی شما را تحت تاثیر قرار دهد

احساسات فقط زمانی که شما در یک معامله يِ باز هستید با شما کار ندارند، بلکه می توانند وضعیت احساسی و تصمیمات معامله گري آینده شما را نیز ، حتی زمانی که پوزیشن هایتان را بسته اید ، تحت تاثیر قرار دهند.

اَه ، خیلی زود بیرون آمدم ، باید میگذاشتم جلوتر بره ، دفعه ي بعدي حد سود را دورتر قرار میدم

اگرببینید، بعد از اینکه معامله را بستید ، قیمت بیشتر در جهت ورود شما حرکت کرد ، احتمالا دوست دارید در معامله ي بعدي اُردر حد سود را دورتر قرار دهید. تنظیم سفارش حد سود وسیع تر،معمولا بدون اعتبار معنی دار از نظرآماري است،و کار خطرناکی است. واقعیت اینست که در مطالعات انجام شده به صورت انتخاب تصادفی استفاده از حد سود وسیع ترنرخ برد را کاهش می دهد و علتش هم اینست که معمولا قیمت قبل از رسیدن به این حدود بالاي سود تغییر جهت می دهد. معامله گرانی که با تصمیمات معاملاتی آمیخته به طمع درگیرند، بیشتر مستعد نگاه انداختن به معاملات قبلی و تنبیه کردن خود بخاطر اجازه ندادن به معاملاتشان براي جلو تر رفتن هستند.

مطمئنم،قیمت میخواهد برود بالا، حتی حالا که معیارهای ورود را ندارد، لازمه که رویکرد تهاجمی داشته باشم

مشکل دیگري که به خاطردانشِ ادراکی بوجود می آید، زمانی است که معامله گران ببینند یک معامله بدون اینکه همه معیارهاي مناسب ستاپ را داشته باشد بخوبی کار میکند، اتفاقی که می افتد اینست که این معامله گران من بعد دوست دارند در معاملات بعدي بر خلاف قوانین معامله گري خود اقدام نمایند.

چطور می توانیم با دانش ادراکی کنار بیاییم

دانشِ ادراکی مسئله ی مهمی در معامله گري است، بخصوص زمانی که باعث ایجاد بهبودي در استراتژي معاملاتی شما شده و ناخنکی هم به لبه يِ شما بزند، اما متاسفانه روشی که معامله گران از ادراك شان استفاده می کنند کاملا اشتباه است. در اینجا نکاتی در باره چگونگی استفاده از ادراك در جهت منافع معامله گر آورده شده است: در ارزیابی هایتان اگر می خواهید قرار دادنِ حد سود یا حد ضررتان را بهبود بخشید، نگاه انداختن به تاریخچه ي معاملات را به بعد از بستن معاملات و در زمان ارزیابی داده هاي ژورنال معاملاتی موکول کنید.

و این دیدگاه جدیدتان را هم در معاملات باز دخالت ندهید و هم از نظر آماري اعتبار سنجی کنید. معاملاتی را که از دست داده اید (معامله نکرده اید) را تحلیل کنید و ارزیابی کنید که معیارهاي ورود فعلی، آیا واقعا شمارا از ورود به معاملات سود ده به تعداد زیاد بازداشته اند یا خیر. اگر از قوانین تان پیروي کرده اید، اما میبینید که یک معامله جلو تر رفت،یا ورود زود هنگام به معامله براي شما پول بیشتري را می آورد، خودتان را تنبیه نکنید. بجاي آن به پیروي تان از قوانین تان افتخار کنید، چون پیروي از پلن معاملاتی نگرش کلیدي یک معامله گر حرفه اي است. اجازه ندهید که درآمدهاي بالقوه یک معامله بر تصمیمات معامله گري شما در معاملات بعدي تاثیر گذار باشد.

مطالب مرتبط